183
نهج الذكر (ع-ف) ج2

حمد و تحميد ، در قرآن و حديث

در قرآن كريم ، ستايش خداوند متعال در 43 آيه به صورت هاى مختلف ، مورد توجّه و تأكيد قرار گرفته است . خداوند متعال ، در چهارده آيه ، خود را ستوده ، ۱ در سيزده آيه به حمد و ثناى خود امر فرموده است ۲ (شش بار بدون تسبيح و هفت بار همراه با تسبيح) . در شانزده آيه نيز از زبان انبياء ۳ مؤمنان ۴ ، فرشتگان ، ۵ اهل بهشت ، ۶ اهل قيامت ، ۷ رعد ۸ و همه اشيا ، ۹ ستايش خداوند آمده است . افزون بر اين ، در هفده ۱۰ آيه از خداوند متعال با صفت «حميد» ياد شده است .
گفتنى است كه واژه «تحميد» در قرآن به كار نرفته است ؛ ولى در احاديث اسلامى اين واژه نيز كاربرد دارد ، هر چند به فراوانىِ كاربرد «حمد» نيست .

نكاتى در باره معناى حمد

در باره معناى «حمد» در قرآن و حديث ، چند نكته قابل توجّه است :
1 . در قرآن و حديث ، اين واژه در فضيلت ذاتى خداوند به كار رفته است ،

1.ر . ك : فاتحه: آيه ۱ ، انعام : آيه ۱ و ۴۵ ، نحل : آيه ۷۵ ، اسراء : آيه ۱۱۱ ، كهف : آيه ۱ ، قصص : آيه ۷۰ ، روم : آيه ۱۸ ، سبأ : آيه ۱ ، فاطر : آيه ۱ ، صافّات : آيه ۱۸۲ ، زمر : آيه ۲۹ ، غافر : آيه ۶۵ ، جاثيه : آيه ۳۶ .

2.ر . ك : اسراء : آيه ۱۱۱ ، مؤمنون : آيه ۲۸ ، نمل : آيه ۵۹ و ۹۳ ، عنكبوت : آيه ۶۳ ، لقمان : آيه ۲۵ ، حجر : آيه ۹۸ ، طه : آيه ۱۳۰ ، فرقان : آيه ۵۸ ، غافر : آيه ۵۵ ، ق : آيه ۳۹ ، طور : آيه ۴۸ ، نصر : آيه ۳ .

3.ر . ك : إبراهيم : آيه ۳۹ ، نمل : آيه ۱۵ .

4.ر . ك : توبه : آيه ۱۱۲ ، سجده : آيه ۱۵ .

5.ر . ك : بقره : آيه ۳۰ ، زمر : آيه ۷۵ ، غافر : آيه ۷ ، شورى : آيه ۵ .

6.ر . ك : اعراف : آيه ۴۳ ، يونس : آيه ۱۰ ، فاطر : آيه ۳۴ ، زمر : آيه ۷۴ .

7.ر . ك : اسراء : آيه ۵۲ .

8.ر . ك : رعد : آيه ۱۳ .

9.ر . ك : اسراء : آيه ۴۴ ، تغابن : آيه ۱ .

10.ر . ك : بقره : آيه ۲۶۷ ، نساء : آيه ۱۳۱ ، هود : آيه ۷۳ ، إبراهيم : آيه ۱ و ۸ ، حجّ : آيه ۲۴ و ۶۴ ، لقمان : آيه ۱۲ و ۲۶ ، سبأ : آيه ۶ ، فاطر : آيه ۱۵ ، فصّلت : آيه ۴۲ ، شورى : آيه ۲۸ ، حديد : آيه ۲۴ ، ممتحنه : آيه ۶ ، تغابن : آيه ۶ ، بروج : آيه ۸ .


نهج الذكر (ع-ف) ج2
182

(نكوهش) دلالت دارد . گفته مى شود : «حَمَدتُ فلاناً أحمَدُه» ، و «رَجلٌ محمود و محمّد» ، يعنى كسى كه صفات و خصلت هاى پسنديده فراوان دارد ... و به همين دليلى كه ذكر كرديم ، پيامبر ما «محمّد» ناميده شده است . ۱
برخى از لغت شناسان در مقام فرق ميان «حمد» و «مدح» گفته اند كه حمد ، اخصّ از مدح است ؛ زيرا مدح ، مربوط به صفت جميل اختيارى و غير اختيارى مى شود ؛ ولى حمد ، تنها مربوط به صفت جميل اختيارى است . ۲
راغب اصفهانى ، در تبيين تفاوت ميان حمد و مدح و شكر مى گويد :
حمد كردن خداوند متعال به معناى ثنا گفتن و ستودن او به فضيلت است . حمد ، اخصّ از مدح و اعم از شكر است ؛ چون در باره اعمال و رفتار نيكى كه به اختيار از انسان سر مى زند و براى صفات و خصالى كه در او نهاده شده است ، كلمه مدح به كار مى رود . براى مثال ، انسان به خاطر قامت بلند و زيبايى چهره اش مدح مى شود ، چنان كه براى بخشندگى و سخاوت و دانش ، مدح مى گردد ، در صورتى كه حمد ، مربوط به دومى مى شود ، نه اوّلى ، و شكر هم جز در برابر نعمت ، گفته نمى شود . پس هر شكرى حمد است ؛ ولى هر حمدى شكر نيست . نيز هر حمدى مدح است ، امّا هر مدحى حمد نيست . ۳
گفتنى است كه در باره وجود فرق ميان معناى حمد و مدح ، اتّفاق نظر وجود ندارد . علاقه مندان به پژوهش در اين زمينه ، مى توانند به منابع لغت و تفسير ، مراجعه نمايند . ۴

1.معجم مقاييس اللغة : ج ۲ ص ۱۰۰ .

2.ر. ك : الصحاح : ج ۲ ص ۴۶۶ .

3.مفردات ألفاظ القرآن : ص ۲۵۶ .

4.ر. ك : معجم الفروق اللغويّة : ص ۲۰۱ ـ ۲۰۳ ، تفسير الكشّاف : ج ۱ ص ۵ ، تفسير الفخر الرازى : ج ۱۲ ص ۱۵۰ .

  • نام منبع :
    نهج الذكر (ع-ف) ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    افقی، رسول؛ شیخی، حمیدرضا
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1387
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 67794
صفحه از 544
پرینت  ارسال به