249
نهج الذكر (ع-ف) ج2

۱۱۴۹.امام صادق عليه السلام :مؤمن در نزد خداوند عز و جل ، برترين جايگاه را دارد (سه بار اين جمله را فرمود) . خدا او را به بلا[ى بيمارى ]گرفتار مى كند و سپس جانش را از اندام هاى بدنش يكايك مى ستاند ؛ ولى او خداى را بر اين كار سپاس مى گويد و مى ستايد .

۱۱۵۰.امام صادق عليه السلام يا امام كاظم عليه السلام :خداوند عز و جل در شگفت مى شود از مردى كه فرزندش مى ميرد و او خدا را سپاس مى گويد . از اين رو ، به فرشتگان مى فرمايد : «اى فرشتگان من! من جان اين بنده ام را گرفتم ؛ ولى او مرا سپاس و ستايش مى گويد» .

۱۱۵۱.امام صادق عليه السلام :پيامبر خدا فرمود : «هر گاه جانِ فرزند مؤمن گرفته شود ، خداوند ـ تبارك و تعالى ـ با اين كه خود بهتر مى داند آن بنده اش چه گفته ۱ ، به فرشتگانش مى فرمايد : «جان فرزند فلانى را گرفتيد ؟» .
فرشتگان مى گويند : آرى ، اى پروردگار ما !
خداوند مى فرمايد : «بنده ام چه گفت؟» .
مى گويند : تو را ستود و گفت : إنّا للّه و إنّا إليه راجعون .
خداوند ـ تبارك و تعالى ـ مى فرمايد : «شما ميوه دل و نور ديده او را گرفتيد ، ولى او مرا ستود و گفت : انّا للّه وإنّا إليه راجعون ! [پس] برايش در بهشت ، خانه اى بسازيد و آن را خانه ستايش بناميد» .

۱۱۵۲.امام زين العابدين عليه السلامـ در دعا به هنگام بيمارى ـ: بار خدايا ! تو را سپاس بر تن درستى اى كه همواره از آن برخوردار بوده ام ، و تو را سپاس بر اين بيمارى اى كه در تن من پديد آورده اى .
معبود من! نمى دانم كه كدام يك از اين دو حالت ، به سپاس گزارى براى تو سزاوارتر ، و كدام يك از اين دو وقت ، بر ستايش تو شايسته تر است .

1.عبارتِ «خود بهتر مى داند» ، براى رفع توهّم است . يعنى سؤال خداوند متعال ، براى اين نيست كه نمى داند ؛ نه ، او خود بهتر از فرشتگان مى داند كه بنده چه گفته است ، بلكه اين سؤال را بنا بر مصالح فراوانى مى پرسد ؛ از جمله ، نشان دادن جود و فضل خود به فرشتگان و غير فرشتگان ، از طريق خبر دادن پيامبران و حجّت هاى الهى ، و يا دادن دستور پاداش و به كار گرفتن فرشتگان در كارى كه به سبب آن ، سزاوار قرب مى شوند ، و ديگر مصالحى كه ما از آنها آگاهى نداريم (مرآة العقول : ج ۱۴ ص ۱۷۱) .


نهج الذكر (ع-ف) ج2
248

۱۱۴۹.الإمام الصادق عليه السلام :إنَّ المُؤمِنَ مِنَ اللّهِ عز و جل لَبِأَفضَلِ مَكانٍ ـ ثَلاثا ـ إِنَّهُ لَيَبتَليهِ بِالبَلاءِ ثُمَّ يَنزِعُ نَفسَهُ عُضوا عُضوا مِن جَسَدِهِ ، وهُوَ يَحمَدُ اللّهَ عَلى ذلِكَ . ۱

۱۱۵۰.الإمام الصادق أو الإمام الكاظم عليهماالسلام :إنَّ اللّهَ عز و جل لَيَعجَبُ مِنَ الرَّجُلِ يَموتُ وَلَدُهُ وهُوَ يَحمَدُ اللّهَ ، فَيَقولُ : يا مَلائِكَتي ، عَبدي أخَذتُ نَفسَهُ وهُوَ يَحمَدُني . ۲

۱۱۵۱.الإمام الصادق عليه السلام :قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : إذا قُبِضَ وَلَدُ المُؤمِنُ ـ وَاللّهُ أعلَمُ ۳ بِما قالَ العَبدُ ـ قالَ اللّهُ تَبارَكَ وتَعالى لِمَلائِكَتِهِ : قَبَضتُم وَلَدَ فُلانٍ؟ فَيَقولونَ : نَعَم رَبَّنا ، قالَ : فَيَقولُ : فَما قالَ عَبدي؟ قالوا : حَمِدَكَ وَاستَرجَعَ ، فَيَقولُ اللّهُ تَبارَكَ وتَعالى : أخَذتُم ثَمَرَةَ قَلبِهِ وقُرَّةَ عَينِهِ فَحَمِدَني وَاستَرجَعَ! اِبنوا لَهُ بَيتا فِي الجَنَّةِ وسَمّوهُ بَيتَ الحَمدِ . ۴

۱۱۵۲.الإمام زين العابدين عليه السلامـ مِن دُعائِهِ عِندَ المَرَضِ ـ: اللّهُمَّ لَكَ الحَمدُ عَلى ما لَم أَزَل أَتَصَرَّفُ فيهِ مِن سَلامَةِ بَدَني ، ولَكَ الحَمدُ عَلى ما أحدَثتَ بي مِن عِلَّةٍ في جَسَدي ، فَما أدري يا إلهي أيُّ الحالَينِ أحَقُّ بِالشُّكرِ لَكَ ، وأيُّ الوَقتَينِ أولى بِالحَمدِ لَكَ . ۵

1.الكافي : ج ۲ ص ۲۵۴ ح ۱۳ ، تنبيه الخواطر : ج ۲ ص ۲۰۴ عن الإمام الباقر عليه السلام ، بحار الأنوار : ج ۶۷ ص ۲۱۱ ح ۱۵ .

2.الكافي : ج ۳ ص ۲۲۰ ح ۹ عن عبد الرحمن بن الحجّاج ، المحجّة البيضاء : ج ۸ ص ۲۸۷ عن الإمام الصادق عليه السلام .

3.قوله «واللّه أعلم» : هذا لرفع توهّم أنّ سؤاله تعالى لعدم علمه بل هو أعلم من ملائكته بما قاله ، ولكن يسأل ذلك لكثير من المصالح ، منها إظهار جوده وفضله على ملائكته وعلى غيرهم بإخبار الأنبياء والحجج عليهم السلام ، والأمر بإعطاء الثواب واستعمال الملائكة فيما يستحقّون به القرب ، وغير ذلك ممّا لا يحيط به عقولنا (مرآة العقول : ج ۱۴ ص ۱۷۱) .

4.الكافي : ج ۳ ص ۲۱۸ ح ۴ عن السكوني عن الإمام الصادق عليه السلام ، كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۱ ص ۱۷۷ ح ۵۲۳ نحوه ، بحار الأنوار : ج ۸۲ ص ۱۱۹ ح ۱۱ ؛ سنن الترمذي : ج ۳ ص ۳۴۱ ح ۱۰۲۱ ، السنن الكبرى : ج ۴ ص ۱۱۴ ح ۷۱۴۶ كلاهما عن أبي موسى الأشعري ، مسند ابن حنبل : ج ۷ ص ۱۷۱ ح ۱۹۷۴۶ عن الضحّاك بن عبد الرحمن بن أبي موسى الأشعري والثلاثة الأخيرة نحوه ، كنزالعمّال : ج ۳ ص ۲۸۱ ح ۶۵۵۲ .

5.الصحيفة السجّاديّة : ص ۶۵ الدعاء ۱۵ .

  • نام منبع :
    نهج الذكر (ع-ف) ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    افقی، رسول؛ شیخی، حمیدرضا
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1387
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 67813
صفحه از 544
پرینت  ارسال به