۱۳۵۰.امام على عليه السلام :او را به خاطر نعمت هايى كه ارزانى داشته است و جز خود او ، كسى از كُنه آنها آگاه نيست ، مى ستايم و از او كمك مى طلبم ، و به او توكّل مى كنم ، چونان توكّل كردن كسى كه در برابر قدرت او ، سر تسليم فرود آورده است ، و براى خويشتن هيچ نيرو و توانى نمى شناسد جز به مدد او .
۱۳۵۱.امام على عليه السلام :مى ستايم كسى را كه منّتش بزرگ و نعمتش سرشار است ، و رحمتش [بر خشم و عذابش ]پيشى دارد ، و سخنش تمام و خواستش نافذ است ، و حجّتش رسا و حُكمش دادگرانه است.
[او را] مى ستايم ، چونان ستايش كسى كه به پروردگارى او معترف است ، به بندگى اش گردن نهاده است ، از گناهش دست شسته است ، به يگانگى او معترف است ، از تهديد او به او پناه مى برد ، از پروردگارش به آمرزش ، اميد بسته است كه در آن روزى كه [از شدّت هول و هراس] از دودمان و فرزندانش باز مى ماند ، او را نجات بخشد.
و از او كمك و راهنمايى مى طلبيم ، و به او ايمان داريم و بر او توكّل مى كنيم ، و با ضميرى مخلص و يقين مند به وجود او گواهى مى دهم ، و او را تك مى دانم چونان تك دانستن مؤمن استوارْ ايمان ، و او را يگانه مى دانم چونان يگانه دانستن بنده معترف . در جهاندارى شريكى ندارد ، و در ساخت عالم ، ياورى نداشته است . والاتر از آن است كه مشاور و دستيارى داشته باشد ، و برتر از آن است كه او را مانند و همتايى باشد.
مى داند و مى پوشاند ، و از نهان است و خبردار است ، و پادشاهى چيره گر است ، و نافرمانى مى شود و مى آمرزد ، و عبادت مى شود و قدردانى مى كند ، و حُكمش دادگرانه است ، و بزرگوار و با فضل است ، و همواره بوده و هرگز نابود نمى شود ، و هيچ چيزى همانند او نيست ، و پيش از هر چيز و پس از هر چيز است . پروردگارى است كه در عزّتمندى يگانه است ، با نيرويش پادشاهى مى كند ، در بلنداى قُدسيّت است ، در اوج كبرياست . هيچ ديده اى او را درنمى يابد ، و هيچ نگاهى او را در ميان نمى گيرد . نيرومند و دست نايافتنى است . بينا و شنواست . بلندمرتبه و استواركاراست . دلسوز و مهربان است . عزّتمند و داناست.
وصف كننده اش در وصف او درمى ماند ، و شناسنده اش در شناساندن او سرگشته مى ماند . نزديك است و دور ، و دور است و نزديك . صداى هر كه را كه بخواندش ، پاسخ مى دهد ، و بنده اش را روزى مى دهد و بخشش مى كند.
داراى لطف نهان است ، و قهرى شديد ، و مهرى فراگير ، و كيفرى دردآور . مهرش ، بهشتى پهناور و زيباست ، و كيفرش ، دوزخى فرو بسته و هلاكتبار.