365
نهج الذكر (ع-ف) ج2

۱۳۶۰.امام على عليه السلام :بار خدايا ! تو را ستايش ، به مانند ستايشى كه تو خود ، خويشتن را با آن ستوده اى و ستايندگان ، تو را با آن ستوده اند و تمجيد كنندگان ، تو را با آن ، تمجيد كرده اند و بزرگْ شمارندگان ، تو را با آن ، بزرگ شمرده اند و تعظيم كنندگان ، تو را با آن ، به عظمتْ ياد كرده اند، تا آن كه تو را از جانب من ، به تنهايى ، در هر نگاهى و در كمتر از آن ، [ستايشى] به اندازه ستايش همه ستايندگان باشد ، و [نيز] به اندازه توحيدگويىِ همه توحيدگويانِ مُخلص ، و تقديسِ دوستانِ عارفت ، و ثناى تمام «لا إله إلّا اللّه »گويان ، و به آن اندازه كه تو خود ، آن را مى دانى و توسّط همه آفريدگانت ، از جاندار و بى جان ، با آن ، ستايش مى شوى.

۱۳۶۱.امام على عليه السلام :بار خدايا ! ... خردها از ثناى تو عاجزند ، و كلمات از بيان اندازه خوبى هاى تو ناتوان اند ، و زبان ها از بر شمردن نعمت هاى تو الكن اند . هر گاه خردها در راه هاى جستجو از نعمت هاى تو درآيند ، در حيرتِ ناتوانى از رسيدن به وصف تو فرو مى مانند ، و از حدّ و مرزى كه تو براى آنها نهاده اى ، فراتر نمى روند؛ زيرا خردها را نشايد كه از آنچه تو فرمانشان داده اى ، تجاوز كنند . پس با همان قدرتى كه تو به آنها داده اى ، بِدان اندازه كه تو تعيين فرموده اى ، ستايشت مى گويند ، و زبان ها به آنچه تو برايشان ديكته مى كنى ، گشاده اند، و تمام آفريدگانت كه از آنها خواسته اى تو را بندگى كنند ، در برابر تو وظيفه دارند كه از ستايشت خسته نشوند ، هر چند ستايش ها از گزاردن شكر تو براى نعمت هايى كه داده اى ، قاصرند . پس ، ستايشگران ، به اندازه توان خويش ، تو را ستايش مى كنند و تقصيرمندان ، به بخشش تو اميد مى بندند و بيمناكان ، از خداوندگارىِ تو هراسان اند و طلب كنندگان ، به زارى و التماس از تو روى مى آورند و نيكوكاران ، [نيكوكارىِ] خود را به فضل تو نسبت مى دهند و هر كس در سايه سار اميد به بخشايش تو بيارمد ، و از ترس تو خوارى نمايد ، و به تقصير در سپاس گزارى از تو انحراف كند ، پس ، روى گردانىِ آن كه از طاعت تو روى گردانيده و پافشارىِ آن كه در معصيت تو پافشارى مى كند ، مانع تو از آن نشود كه نعمت ها[يت] را بر آنان سرشار سازى و بهره ها[يشان] را فراوان گردانى و خشم و عذاب ها[يت] را از آنان بگردانى و ايشان را از عواقب پشيمانى بترسانى ، و به آن كه نيكى كرد ، دو چندان [پاداش] دهى ، و بر نيكوكاران واجب گردانى كه در برابر توفيق نيكوكارى ات سپاس گزارى كنند ، و بر بدكار واجب سازى كه مهربانى و بنده نوازى ات را سپاس گويند ، و به نيكوكارشان وعده داده اى كه بر نيكى خويش [به ايشان ]بيفزايى.
پس پاكى تو ، كه براى چيزى پاداش مى دهى كه آغاز آن ، از خود توست و به تو منتسب است و نيروى انجام دادن آن را نيز خودت داده اى و نيكى كردن در آن ، از جانب توست و براى توفيق در انجام دادن آن ، به تو توكّل شده است.
پس تو را ستايش ؛ ستايشِ كسى كه مى داند ستايش ، از آنِ توست و آغازش از تو و بازگشتش به توست ؛ ستايشى كه تو را پسند افتد و خشنود سازد ؛ ستايشِ كسى كه با ستايش خود ، تو را مى جويد و سزاوار است كه از جانب تو ، نعمتش افزون گردد ، و تو به هر يك از خلق خويش كه دوستش مى دارى ، كمك ها مى رسانى و مهر مى ورزى.


نهج الذكر (ع-ف) ج2
364

۱۳۶۰.عنه عليه السلام :اللّهُمَّ لَكَ الحَمدُ مِثلَ ما حَمِدتَ بِهِ نَفسَكَ ، وحَمِدَكَ بِهِ الحامِدونَ ، ومَجَّدَكَ بِهِ المُمَجِّدونَ ، وكَبَّرَكَ بِهِ المُكَبِّرونَ ، وعَظَّمَكَ بِهِ المُعَظِّمونَ ، حَتّى يَكونَ لَكَ مِنّي وَحدي في كُلِّ طَرفَةِ عَينٍ وأقَلَّ مِن ذلِكَ مِثلُ حَمدِ جَميعِ الحامِدينَ ، وتَوحيدِ أصنافِ المُوَحِّدينَ المُخلِصينَ ، وتَقديسِ أحِبّائِكَ العارِفينَ ، وثَناءِ جَميعِ المُهَلِّلينَ ، ومِثلُ ما أنتَ عارِفٌ بِهِ ومَحمودٌ بِهِ مِن جَميعِ خَلقِكَ مِنَ الحَيَوانِ وَالجَمادِ . ۱

۱۳۶۱.عنه عليه السلام :اللّهُمَّ . . . وتَقاصَرَ وُسعُ قَدرِ العُقولِ عَنِ الثَّناءِ عَلَيكَ ، وَانقَطَعَتِ الأَلفاظُ عَن مِقدارِ مَحاسِنِكَ ، وكَلَّتِ الأَلسُنُ عَن إحصاءِ نِعَمِكَ ، فَإِذا وَلَجَت بِطُرُقِ البَحثِ عَن نَعتِكَ بَهَرَتها ۲ حَيرَةُ العَجزِ عَن إدراكِ وَصفِكَ ، فَهِيَ تَرَدَّدُ فِي التَّقصيرِ عَن مُجاوَزَةِ ما حَدَّدتَ لَها ؛ إذ لَيسَ لَها أن تَتَجاوَزَ ما أمَرتَها ، فَهِيَ بِالاِقتِدارِ عَلى ما مَكَّنتَها تَحمَدُكَ بِما أنهَيتَ إلَيها ، وَالأَلسُنُ مُنبَسِطَةٌ بِما تُملي عَلَيها ، ولَكَ عَلى كُلِّ مَنِ استَعبَدتَ مِن خَلقِكَ ألّا يَمَلُّوا مِن حَمدِكَ وإن قَصُرَتِ المَحامِدُ عَن شُكرِكَ عَلى ما أسدَيتَ ۳ إلَيها مِن نِعَمِكَ ، فَحَمِدَكَ بِمَبلَغِ طاقَةِ جُهدِهِمُ الحامِدونَ ، وَاعتَصَمَ بِرَجاءِ عَفوِكَ المُقَصِّرُونَ ، وأوجَسَ ۴ بِالرُّبوبِيَّةِ لَكَ الخائِفونَ ، وقَصَدَ بِالرَّغبَةِ إلَيكَ الطّالِبونَ ، وَانتَسَبَ إلى فَضلِكَ المُحسِنونَ ، وكُلٌّ يَتَفَيَّأُ في ظِلالِ تَأميلِ عَفوِكَ ، ويَتَضاءَلُ بِالذُّلِّ لِخَوفِكَ ، ويَعتَرِفُ بِالتَّقصيرِ فِي شُكرِكِ.
فَلَم يَمنَعكَ صُدوفُ مَن صَدَفَ ۵ عَن طاعَتِكَ ، ولا عُكوفُ مَن عَكَفَ عَلى مَعصِيَتِكَ ، أن أسبَغتَ عَلَيهِمُ النِّعَمَ ، وأجزَلتَ لَهُمُ القِسَمَ ، وصَرَفتَ عَنهُمُ النِّقَمَ ، وخَوَّفتَهُم عَواقِبَ النَّدَمِ ، وضاعَفتَ لِمَن أحسَنَ ، وأوجَبتَ عَلَى المُحسِنينَ شُكرَ تَوفيقِكَ لِلإِحسانِ ، وعَلَى المُسيءِ شُكرَ تَعَطُّفِكَ بِالاِمتِنانِ ، ووَعَدتَ مُحسِنَهُم بِالزِّيادَةِ فِي الإِحسانِ مِنكَ .
فَسُبحانَكَ تُثيبُ عَلى ما بَدؤُهُ مِنكَ ، وَانتِسابُهُ إلَيكَ ، وَالقُوَّةُ عَلَيهِ بِكَ ، وَالإِحسانُ فِيهِ مِنكَ ، وَالتَّوَكُّلُ فِي التَّوفيقِ لَهُ عَلَيكَ .
فَلَكَ الحَمدُ حَمدَ مَن عَلِمَ أنَّ الحَمدَ لَكَ ، وأَنَّ بَدأَهُ مِنكَ ومَعادَهُ إلَيكَ ، حَمدا لا يَقصُرُ عَن بُلوغِ الرِّضا مِنكَ ، حَمدَ مَن قَصَدَكَ بِحَمدِهِ ، وَاستَحَقَّ المَزيدَ لَهُ مِنكَ في نِعَمِهِ ، ولَكَ مُؤَيِّداتٌ مِن عَونِكَ ، ورَحمَةٌ تَخُصُّ بِها مَن أحبَبتَ مِن خَلقِكَ . ۶

1.مُهج الدعوات : ص ۱۶۵ وص ۱۴۰ عن ابن عبّاس وعبد اللّه بن جعفر وص ۱۵۰ عن ابن عبّاس ، بحار الأنوار : ج ۹۵ ص ۲۴۴ ح ۳۱ وص ۲۵۰ ح ۳۲ .

2.بَهَرَهُ : قَهَرَه وعلاهُ وغلبه (لسان العرب : ج ۴ ص ۸۱ «بهر») .

3.أسدى إليه : أحسنَ (القاموس المحيط : ج ۴ ص ۳۴۱ «سدى») .

4.أوجسَ القلب فزعا : أحسّ به (لسان العرب : ج ۶ ص ۲۵۳ «وجس») .

5.صَدَفَ عنّي : أعْرَضَ (الصحاح : ج ۴ ص ۱۳۸۴ «صدف») .

6.مُهج الدعوات : ص ۱۵۴ وقال المؤلّف قدس سره في صدره : «وكان يدعو به أمير المؤمنين والباقر والصادق عليهم السلام » ، بحار الأنوار : ج ۹۵ ص ۴۰۳ ح ۳۴ .

  • نام منبع :
    نهج الذكر (ع-ف) ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    افقی، رسول؛ شیخی، حمیدرضا
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1387
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 76651
صفحه از 544
پرینت  ارسال به