393
نهج الذكر (ع-ف) ج2

۱۳۹۴.امام زين العابدين عليه السلام :ستايش ، خداى را كه به هر زبانى يادش كنند ، بر هر احسانى سپاسش گويند و در هر مكانى او را پرستند . گرداننده امور است و مقدّر كننده روزگاران است . به آنچه درياها [در خود] پوشيده دارند و سينه ها نهانش كنند و تاريكى ها پنهانش سازند و روشنايىْ آشكارش گرداند ، داناست . خدايى كه دانشمندان در دانش او حيران اند و حاكمان در برابر حكم و فرمان او ، گردن نهاده اند و بزرگان در برابر قدرت او ، سر فرود آورده اند . و با بخشندگىِ بى كران خود ، بر ديگر بخشندگان برتر آمده و با بردبارىِ بى اندازه خود ، بر ديگر بردباران آقايى كرده است.
ستايش ، خدايى را كه هر كس به زنهار او درآيد ، زنهارش شكسته نشود ، و هر كس به عظمت او پناه جويد ، مقهور نگردد ، و هر كس پيوسته شكر نعمتش را به جاى آورد ، نيازمند نشود ، و هر كس مشمول رحمت او شود ، به هلاكت نيفتد ؛ صاحب احسان هايى كه شمارندگان ، آنها را شماره نتوانند كرد ، و صاحب نعمت هايى كه كوشندگان [در عمل و عبادت] ، از عهده جبران آنها بر نيايند ، و صاحب نيكى هايى كه منكران نتوانند آنها را نفى كنند ، و صاحب نشانه هايى كه موجودات با نور آنها بينا شوند [و به وجود او پى برند].
او را مى ستايم و فاش مى ستايم و دهش هايش را سپاس مى گويم ، چونان ستايش كردن كسى كه توفيق هدايت او را يافته و به دادگرى اش اعتماد دارد . سپاس هميشگى و فرمان بايسته ، تنها از آنِ اوست ... .
ستايش ، خداى را ؛ آفريننده موجود زنده از نطفه آميخته ، فرو برنده روشنايى ها در تاريكى ها ، بيرون آورنده هستى از نيستى ، پيشى گيرنده بر ازل ، بخشنده نعمت هاى پيشين به خلق و سود رساننده به آنان با فضل و كرم ؛ خدايى كه بسيارىِ انفاق و دهش ، او را ناتوان نسازد و از ترس نادارى ، بخشش خود را دريغ ندارد و سرازير كردن روزى ها ، چيزى از [خزانه] او نكاهد ؛ با مردمك ديدگان ، ديده نشود و به پيوستن و جدايى ، وصف نگردد .
او را بر احسان فراوانش مى ستايم و از اين كه مرا به خود واگذارَد و يارى ام نرسانَد ، به خود او پناه مى برم . از پرتو برهانش هدايت مى جويم و به او چنان كه سزد ، ايمان دارم.


نهج الذكر (ع-ف) ج2
392

۱۳۹۴.عنه عليه السلام :الحَمدُ للّهِِ المَذكورِ بِكُلِّ لِسانٍ ، المَشكورِ عَلى كُلِّ إحسانٍ ، المَعبودِ في كُلِّ مَكانٍ ، مُدَبِّرِ الاُمورِ ، ومُقَدِّرِ الدُّهورِ ، وَالعالِمِ بِما تُجِنُّهُ البُحورُ ، وتُكِنُّهُ الصُّدورُ، ويُخفيهِ ۱ الظَّلامُ ، ويُبديهِ النّورُ. الَّذي حارَ في عِلمِهِ العُلَماءُ ، وسَلَّمَ لِحُكمِهِ الحُكَماءُ ، وتَواضَعَ لِعِزَّتِهِ العُظَماءُ ، وفاقَ بِسَعَةِ فَضلِهِ الكُرَماءُ ، وسادَ بِعَظيمِ حِلمِهِ الحُلَماءُ.
وَالحَمدُ للّهِِ الَّذي لا يُخفَرُ ۲ مَنِ انتَصَرَ بِذِمَّتِهِ ، ولا يُقهَرُ مَنِ استَتَرَ بِعَظَمَتِهِ ، ولا يُكدى ۳ مَن أذاعَ شُكرَ نِعمَتِهِ ، ولا يَهلِكُ مَن تَغَمَّدَهُ بِرَحمَتِهِ ، ذِي المِنَنِ الَّتي لا يُحصيهَا العادّونَ ، وَالنِّعَمِ الَّتي لا يُجازيهَا المُجتَهِدونَ ، وَالصَّنائِعِ الَّتي لا يَستَطيعُ دَفعَهَا الجاحِدونَ ، وَالدَّلائِلِ الَّتي يَستَبصِرُ بِنورِهَا المَوجودونَ .
أحمَدُهُ جاهِرا بِحَمدِهِ ، شاكِرا لِرِفدِهِ ، حَمدَ مُوَفَّقٍ لِرُشدِهِ ، واثِقٍ بِعَدلِهِ ، لَهُ الشُّكرُ الدّائِمُ ، وَالأَمرُ اللّازِمُ ....
الحَمدُ للّهِِ خالِقِ أمشاجِ ۴ النَّسَمِ ، ومولِجِ الأَنوارِ فِي الظُّلَمِ ، ومُخرِجِ المَوجودِ مِنَ العَدَمِ ، وَالسّابِقِ الأَزَلِيَّةِ بِالقِدَمِ ، وَالجَوادِ عَلَى الخَلقِ بِسَوابِقِ النِّعَمِ ، وَالعَوّادِ عَلَيهِم بِالفَضلِ وَالكَرَمِ ، الَّذي لا يُعجِزُهُ كَثرَةُ الإِنفاقِ ، ولا يُمسِكُ خَشيَةَ الإِملاقِ ، ولا يَنقُصُهُ إدرارُ الأَرزاقِ ، ولا يُدرَكُ بِأناسِيِّ ۵ الأَحداقِ ، ولا يوصَفُ بِمُضامَّةٍ ولَا افتِراقٍ.
أحمَدُهُ عَلى جَزيلِ إحسانِهِ ، وأعوذُ بِهِ مِن حُلولِ خِذلانِهِ ، وأستَهديهِ بِنورِ بُرهانِهِ ، واُؤمِنُ بِهِ حَقَّ إيمانِهِ . ۶

1.في المصدر : «وتخفيه» ، والصواب ما أثبتناه .

2.خفرت بالرجل : غدرت به . وأخفرته : نقضت عهده (المصباح المنير : ص ۱۷۵ «خفر») .

3.أكدى : خاب . وأكدى : افتقر بعد غنىً (تاج العروس : ج ۲۰ ص ۱۱۷ «كدي») .

4.أمشاج : أخلاط (لسان العرب : ج ۲ ص ۳۶۷ «مشج») .

5.إنسان العين : حَدَقَـتُها ، والجمع أناسيّ (المصباح المنير : ص ۲۶ «أنس») .

6.بحار الأنوار : ج ۹۴ ص ۱۵۳ ح ۲۲ نقلاً عن كتاب أنيس العابدين .

  • نام منبع :
    نهج الذكر (ع-ف) ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    افقی، رسول؛ شیخی، حمیدرضا
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1387
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 77187
صفحه از 544
پرینت  ارسال به