417
نهج الذكر (ع-ف) ج2

۱۴۲۰.امام صادق عليه السلام :بار خدايا ! تو را ستايش اى صاحب ستايش و منتهاى ستايش و در اوج ستايش ، اى كه سپاهش نيرومند است و شكوهش ديرينه ! ستايش ، خدايى را كه عرش او بر آب بود ؛ آن گاه كه نه خورشيدى مى درخشيد و نه ماهى در شب مى تابيد ، نه دريايى [و رودى] روان بود و نه بادى مى ورزيد ، نه آسمانى افراشته وجود داشت و نه زمينى گسترده ، نه شبى كه [همه جا را] در تاريكى خود فرو بَرد و نه روزى كه پديدار سازد ، نه چشمه اى مى جوشيد و نه صدايى شنيده مى شد ، نه كوهى استوار و سر به فلك كشيده بود و نه ابرى پديد آمده ، نه انسانى آفريده شده بود و نه جنّى خلق گشته بود ، نه فرشته اى گرامى وجود داشت و نه شيطانى رانده شده ، نه سايه اى گسترده پديد آمده بود و نه چيزى شمردنى .
ستايش ، خدايى را كه اهل ستايش هايش را به ستايش خويش خواند تا او را بر نيكى ها و بخشش هايى كه كرده است ، بستايند ؛ بخشش هايى كه برتر از ستايشِ ستايندگانِ اوصاف برجسته اوست و فراتر از توصيف وصف كنندگانِ هيبت شكوه او . او سزاوار هر ستايشى و منتهاى هر خواستى است . يگانه اى است كه آغازى برايش نباشد ، پادشاهى است كه او را زوال نباشد ، و بلندْ مرتبه اى است كه هيچ نگاهى به او نرسد . پروردگار آمرزش و مهر است . به سبب بخشش هايش ، ستوده شود و به واسطه هيبت شكوهش ، پرستيده شود . به سبب احسان هايش ، از او ياد شود و به واسطه وسعت عطايايش ، بر همگان منّت دارد . از او خواهند كه بخشش هايش را از خزانه هايش ، به كمال دهد . عظيم الشأن است . در عين اقتدار و تسلّط ، بزرگوار است و در جايگاه خود ، بلند مرتبه است . سخاوتمندانه نيكى مى كند و عطاهايش را بى چشمداشت ، ارزانى مى دارد.
ستايش ، خداى را كه به علم خويش ، آفريدگان را آفريد و به قدرت خويش ، بدن هاى بندگان را شكل بخشيد و مخلوقاتش را شكل هاى گونه گون داد . به علم خويش ، در آفريدگانش جان دميد و به آن كس از بندگانش كه آفريد ، نام خود را آموخت . با عظمت خويش ، آفرينش آسمان ها و زمين را اداره مى كند . خدايى كه كرسى او ، بر هر چيزى احاطه دارد و با عظمتش ، بر همه برترين ها برترى جسته و با قدرتش پادشاهان را مقهور ساخته . آن قدرتمندِ برين كه در قلمرو سلطنتش پرستيده شود و با نيرويش چيره است . در عين نزديك بودن ، بالاست و در عين بالا بودن ، به هر چيزى نزديك است . خدايى كه نگاهش در خلق او نافذ است و ديدگان [ ـِ خلق] به واسطه پرتو نور او خيره اند.
ستايش ، خداى را كه بردبار و داناست ، نيرومند و محكم است ، آغاز كننده و بازگرداننده است ، و كننده هر كارى است كه اراده كند.
ستايش ، خداى را كه فرو فرستنده آيه ها و برطرف كننده اندوه ها و آفريننده آسمان هاست . ستايش ، خداى را در هر مكانى و در هر زمانى و در هر آنى.
ستايش ، خداى را كه هر كس را ياد او كند ، از ياد نبرد و هر كه را بخواندش ، ناكام نگرداند و هر كه را با او دوستى كند ، خوار نسازد ؛ خدايى كه نيكى را به نيكى پاداش مى دهد و شكيبايى را به رهايى.
«ستايش ، خدايى را كه آنچه در آسمان ها و آنچه در زمين باشد ، از آنِ اوست ، و ستايشْ او راست در آخرت . و اوست حكيم كار آگاه» .
«ستايش ، خداى را كه آفريننده آسمان ها و زمين است ؛ خدايى كه فرشتگان را پيام رسانانى قرار داد داراى دو بال و سه بال و چهار بال ؛ هر چه خواهد ، در آفرينش مى افزايد . خدا بر هر چيزى تواناست» .


نهج الذكر (ع-ف) ج2
416

۱۴۲۰.الإمام الصادق عليه السلام :اللّهُمَّ لَكَ الحَمدُ وَلِيَّ الحَمدِ ، ومُنتَهَى الحَمدِ ، وَفِيَّ الحَمدِ ، عَزيزَ الجُندِ ، قَديمَ المَجدِ ، الحَمدُ للّهِِ الَّذي كانَ عَرشُهُ عَلَى الماءِ حينَ لا شَمسٌ تُضيءُ ، ولا قَمَرٌ يَسري ، ولا بَحرٌ يَجري ، ولا رِياحٌ تَذري ۱ ، ولا سَماءٌ مَبنِيَّةٌ ، ولا أرضٌ مَدحِيَّةٌ ، ولا لَيلٌ تَجُنُّ ۲ ، ولا نَهارٌ يُكِنُّ ، ولا عَينٌ تَنبَعُ ، ولا صَوتٌ يُسمَعُ ، ولا جَبَلٌ مَرسِيٌّ ، ولا سَحابٌ مُنشَأٌ ، ولا إنسٌ مَبرُوٌّ ، ولا جِنٌّ مَذرُوٌّ ، ولا مَلَكٌ كَريمٌ ، ولا شَيطانٌ رَجيمٌ ، ولا ظِلٌّ مَمدودٌ ، ولا شَيءٌ مَعدودٌ .
الحَمدُ للّهِِ الَّذي استَحمَدَ إلى مَنِ استَحمَدَهُ مِن أهلِ مَحامِدِهِ ، لِيَحمَدوهُ عَلى ما بَذَلَ مِن نَوافِلِهِ الَّتي فاقَ مَدحَ المادِحينَ مآثِرُ مَحامِدِهِ ، وعَدا وَصفَ الواصِفينَ هَيبَةُ جَلالِهِ ، هُوَ أهلٌ لِكُلِّ حَمدٍ ومُنتَهى كُلِّ رَغبَةٍ ، الواحِدُ الَّذي لا بَدءَ لَهُ ، المَلِكُ الَّذي لا زَوالَ لَهُ ، الرَّفيعٌ الَّذي لَيسَ فَوقَهُ ناظِرٌ ، ذو ۳ المَغفِرَةِ وَالرَّحمَةِ ، المَحمودُ لِبَذلِ نَوائِلِهِ ، المَعبودُ بِهَيبَةِ جَلالِهِ ، المَذكورُ بِحُسنِ آلائِهِ ، المَنّانُ بِسَعَةِ فَواضِلِهِ ، المَرغوبُ إلَيهِ في تَمامِ المَواهِبِ مِن خَزائِنِهِ ، العَظيمُ الشَّأنِ ، الكَريمُ في سُلطانِهِ ، العَلِيُّ في مَكانِهِ ، المُحسِنُ فِي امتِنانِهِ ، الجَوادُ في فَواضِلِهِ .
الحَمدُ للّهِِ بارِئِ خَلقِ المَخلوقِينَ بِعِلمِهِ ، ومُصَوِّرِ أجسادِ العِبادِ بِقُدرَتِهِ ، ومُخالِفِ صُوَرِ مَن خَلَقَ مِن خَلقِهِ ، ونافِخِ الأَرواحِ في خَلقِهِ بِعِلمِهِ ، ومُعَلِّمِ مَن خَلَقَ مِن عِبادِهِ اسمَهُ ، وُمدَبِّرِ خَلقِ السَّماواتِ وَالأَرضِ بِعَظَمَتِهِ . الَّذي وَسِعَ كُلَّ شَيءٍ خَلقُ كُرسِيِّهِ ، وعَلا بِعَظَمَتِهِ فَوقَ الأَعلَينَ ، وقَهَرَ المُلوكَ بِجَبَروتِهِ ، الجَبّارِ الأَعلى المَعبودِ في سُلطانِهِ ، المُتَسَلِّطِ بِقُوَّتِهِ ، المُتَعالي في دُنُوِّهِ ، المُتَداني كُلَّ شَيءٍ فِي ارتِفاعِهِ ، الَّذي نَفَذَ بَصَرُهُ في خَلقِهِ ، وحارَتِ الأَبصارُ بِشُعاعِ نورِهِ .
الحَمدُ للّهِِ الحَليمِ الرَّشيدِ ، القَوِيِّ الشَّديدِ ، المُبدِئِ المُعيدِ ، الفَعّالِ لِما يُريدُ .
الحَمدُ للّهِِ مُنزِلِ الآياتِ ، وكاشِفِ الكُرُباتِ ، ومُؤتِي السَّماواتِ .
الحَمدُ للّهِِ في كُلِّ مَكانٍ ، وفي كُلِّ زَمانٍ ، وفي كُلِّ أوانٍ .
الحَمدُ للّهِِ الَّذي لا يَنسى مَن ذَكَرَهُ ، ولا يُخَيِّبُ مَن دَعاهُ ، ولا يُذِلُّ مَن والاهُ ، الَّذي يَجزي بالإِحسانِ إحسانا ، وبِالصَّبرِ نَجاةً .
«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى لَهُ مَا فِى السَّمَـوَ تِ وَ مَا فِى الْأَرْضِ وَ لَهُ الْحَمْدُ فِى الْاخِرَةِ وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ»۴ .
«الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَـوَ تِ وَ الْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلَئِكَةِ رُسُلاً أُوْلِى أَجْنِحَةٍ مَّثْنَى وَ ثُلَـثَ وَ رُبَـعَ يَزِيدُ فِى الْخَلْقِ مَا يَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَىْ ءٍ قَدِيرٌ»۵ . ۶

1.ذَرَتْهُ الريح وأذرته وتُذريه : إذا أطارته (النهاية : ج ۲ ص ۱۵۹ «ذرا») .

2.جَنَّهُ الليل ، وجَنّ عليه يَجُنّ : ستره (لسان العرب : ج ۱۳ ص ۹۲ «جنن») .

3.في الطبعة المعتمدة : «ذي» ، والتصويب من طبعة دار الكتب الإسلاميّة .

4.سبأ : ۱ .

5.فاطر : ۱ .

6.الإقبال : ج ۲ ص ۱۲۲ عن سلمة بن الأكوع ، بحار الأنوار : ج ۹۸ ص ۲۴۲ .

  • نام منبع :
    نهج الذكر (ع-ف) ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    افقی، رسول؛ شیخی، حمیدرضا
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1387
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 76696
صفحه از 544
پرینت  ارسال به