۱۷۹۵.تهذيب الأحكامـ به نقل از مَرازم ـ: روزى امام صادق عليه السلام به خانه مُعتِّب ـ كه آهنگ عمره داشت ـ در آمد . لوحى را برداشت كه در آن ، مواجب عائله و خرجى آنها نوشته شده و در آن آمده بود : «براى فلانى و فلانى و فلانى [فلان مقدار]» و در آن ، «اگر خدا خواهد» ، نيامده بود .
فرمود : چه كسى اين نوشته را نوشته كه در آن ، «اگر خدا خواهد» نگفته است؟ چگونه گمان برده كه آنچه نوشته ، تحقّق مى يابد؟!».
سپس دوات خواست و فرمود : «اگر خدا خواهد» را اضافه كن . پس ، براى هر نامى ، «اگر خدا خواهد» افزوده مى شد .
7 / 3
نكوهش ترك «اگر خدا بخواهد»
۱۷۹۶.امام باقر عليه السلام :چون خداوند ، آدم عليه السلام را در بهشت جاى داد ، به او فرمود : «اى آدم! به اين درخت ، نزديك مشو» .
آدم عليه السلام گفت : «اطاعت ، اى پروردگار» ، و «اگر خدا خواهد!» ، نگفت . از اين رو ، خداوند به پيامبرش [محمّد صلى الله عليه و آله ]فرمان داده ، فرمود : «و زنهار! در باره چيزى مگو : «من ، فردا آن كار را خواهم كرد» ، مگر با «اگر خدا خواهد» و هر گاه فراموش كردى ، پروردگارت را ياد كن» ، حتّى اگر پس از يك سال باشد .
۱۷۹۷.امام باقر عليه السلامـ در باره اين سخن خداوند عز و جل :«و پيش تر ، به آدم سفارش كردم ، ولى او فراموش كرد و براى او عزمى [استوار ]نيافتيم»ـ: چون به آدم عليه السلام فرمود : «به بهشت ، در آى» به او فرمود : اى آدم! به اين درخت ، نزديك مشو» و آن را به او نشان داد .
آدم عليه السلام به پروردگارش گفت : چگونه نزديكش شوم ، در حالى كه تو ، مرا و همسرم را از آن ، نهى كرده اى؟!
پس به آن دو فرمود : «به آن نزديك مشويد» ؛ يعنى از آن ، مخوريد .
آدم و همسرش گفتند : باشد ـ اى پروردگار ما ـ . به آن ، نزديك نمى شويم و از آن ، نمى خوريم ؛ ولى چون گفتند : باشد و «اگر خدا خواهد» نگفتند ، خداوند ، آن دو را در اين كار ، به خودشان و به ياد خودشان ، وا گذاشت .
خداوند عز و جل در قرآن به پيامبرش فرمود : «و زنهار! در باره چيزى مگو : «من ، فردا آن كار را خواهم كرد» . مگر با «اگر خدا خواهد»» كه آن را انجام ندهم . پس اگر خواست خدا ، اين بود كه آن كار را انجام ندهم ، نخواهم توانست كه انجامش دهم . از اين رو ، خداوند عز و جل فرمود : «در كارى كه مى خواهى انجام دهى ، اگر خدا خواهد بگو».