193
نهج الذكر (ع-ف) ج3

1 . حقيقت استعاذه

حقيقت استعاذه ، اين است كه كسى خود را در پناه مستعاذ قرار دهد و اين ، گاه مادّى و گاه معنوى است . هنگامى كه انسان براى حفاظت خود در ميدان نبرد ، لباس ضدّ گلوله مى پوشد يا وارد سنگر مى شود ، خود را در پناه لباس ضدّ گلوله و سنگر قرار مى دهد ، كه اين ، استعاذه مادّى است ؛ امّا استعاذه معنوى ، حالت روانىِ ويژه اى است كه انسان را در پناه خداوند متعال قرار مى دهد و از آفاتى كه او را تهديد مى كنند ، مصونيت مى بخشد و جمله «أعوذ باللّه » ، در واقع ، بيانگر آن حالت درونى است .
بر اين اساس ، براى پيدايش اين حالت درونى ، در گام نخست بايد موانع آن برطرف شوند . موانع پيدايش اين حالت در موارد مختلف ، متفاوت اند . مثلاً كسى كه از شرّ آفريده هاى موذى به خدا پناه مى برد ، نمى تواند دست در سوراخ مار كند و «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ * مِن شَرِّ مَا خَلَقَ»۱ بخواند! بنا بر اين ، شرط اوّل تحقّق حقيقت استعاذه ، اجتناب از موانع پناهجويى است ، و چه زيبا گفته شده است كه :

تا زبان ، چون جوارح و اركان
استعاذت كند به وفق جَنان

نه كه گويى «اَعوذ» و تازى تيز
سوى شيطان و نفس شورانگيز

نه كه گويى «اَعوذ» و آرى روى
سوى بَدْسيرتان ناخوش خوى

تا ز هر بد ، عنانْت كوته نيست
يك اَعوذَت ، «أعوذُ باللّه » نيست

بلكه آن ، پيش صاحب عرفان
نيست الّا «أعوذُ بالشيطان»

گاه گويى «أعوذ» و گه «لا حَول»
ليك فعلت بود مكذِّب قول

بر دهان ، جام زهرِ مرگ آميز
بر زبان ، آن كه مى كنم پرهيز

چند باشى به حيله و تلبيس
منزل ديو و سُخره ابليس

سوى خويشت دو اسبه مى راند
بر زبانَت «اَعوذُ» مى خواند

طُرفه حالى كه دزد بيگانه
گشته همراه صاحبِ خانه

مى كند همچو او فغان و نفير
در به در ، كو به كو ، كه : دزد بگير!۲

پس از اجتناب از موانع استعاذه ، هر قدر كه انسانْ خدا را بهتر بشناسد و از آفاتى كه او را تهديد مى كند ، بيشتر احساس خطر نمايد ، حقيقت پناهجويى در او بيشتر تحقّق مى يابد .

1.سوره فلق ، آيه ۱ و ۲ .

2.هفت اورنگ ، عبد الرحمان جامى .


نهج الذكر (ع-ف) ج3
192

الْقُرْءَانَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَـنِ الرَّجِيمِ ؛ 1 پس هر گاه قرآن خواندى ، از شيطانِ رانده شده به خدا پناه بر» ؛ يعنى هر گاه خواستى قرآن بخوانى ، بگو : از شيطانِ رانده شده و وسوسه هاى او به خدا پناه مى برم . 2

استعاذه ، در قرآن و حديث

در قرآن كريم ، مادّه «عوذ» هفده بار به صورت هاى گوناگون به كار رفته است . اين كتاب آسمانى در چهار آيه با جمله «قُل أَعُوذُ»۳ و در چهار آيه با جمله «فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ»۴ بر بهره گيرى از بركات ذكر «استعاذه» تأكيد دارد .
استعاذه در قرآن و حديث ، در واقع ، نوعى استعانت انسان از آفريدگار جهان براى مقابله با آفات ، خطرها و دشمنان درونى و بيرونى است .
گاه نيز استعاذه ، استعانت از برخى از صفات خداوند متعال براى مصونيت از آثار برخى از صفات ديگر اوست ، مانند آنچه پيامبر خدا به خداوند متعال مى گويد :
أعوذُ بِرِضاكَ مِن سَخَطِكَ ، وأعوذُ بِرَحمَتِكَ مِن نَقِمَتِكَ ، وأعوذُ بِكَ مِنكَ .۵
از ناخشنودى تو به خشنودى ات پناه مى برم ، از خشم و كينِ تو به مِهرَت پناه مى برم ، و از تو به خودِ تو پناه مى برم .

پيش از ملاحظه آنچه در باره استعاذه در اين بخش آمده است ، توجّه به سه نكته ضرورى است :

1.نحل ، آيه ۹۸ .

2.لسان العرب : ج ۳ ص ۴۹۸ .

3.مؤمنون : آيه ۹۷ ـ ۹۸ ، فلق : آيه ۱ ، ناس : آيه ۱ .

4.اعراف : آيه ۲۰۰ ، نحل : آيه ۹۸ ، غافر : آيه ۵۶ ، فصّلت : آيه ۳۶ .

5.ر . ك : ص ۴۹۸ ح ۲۳۸۹ .

  • نام منبع :
    نهج الذكر (ع-ف) ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    افقی، رسول؛ شیخی، حمیدرضا
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1387
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 121115
صفحه از 599
پرینت  ارسال به