۲۴۳۰.امام على عليه السلامـ از دعاى ايشان پس از نماز عشا ـ: بار خدايا! از پيشامدهاى نامنتظره شب و روز ، و از بيداد هر بيدادگرى ، و حسادت هر حسودى ، و ستم هر ستمگرى به تو پناه مى برم .
بار خدايا! مرا و خانواده ام را ، و دارايى ام را وهر آن نعمتى را كه به من داده اى ، محافظت فرما .
۲۴۳۱.امام على عليه السلامـ در حكمت هاى منسوب به ايشان ـ:بار خدايا! به تو پناه مى برم از اين كه حقّى را نه براى خشنودى تو ، كه براى جلب خشنودى غير تو بگويم! به تو پناه مى برم از اين كه خويشتن را براى مردم به چيزى بيارايم كه مرا در نزد تو ، زشت مى گرداند! به تو پناه مى برم از اين كه مايه عبرت خلق تو شوم! به تو پناه مى برم از اين كه اَحَدى از خلق تو ، به آنچه مرا آموخته اى ، سعادتمندتر از خود من باشد!
۲۴۳۲.امام على عليه السلامـ پيش از بالا بردن قرآن ها در جنگ صفّين ـ: بار خدايا! به تو پناه مى برم از غم و اندوه و ناتوانى و سستى و ترسويى و بخل و بدخويى و فشار قرض و چيرگى مردان (اوباش) و چيره آمدن دشمن و در پى هم آمدن روزها ، ۱ و از شرّ كارهايى كه ستمگران در زمين مى كنند و از گرفتارى اى كه تاب تحمّل آن را ندارم! به تو پناه مى برم از هر چيزى كه ميان من و ، تو جدايى افكند يا از تو ، دور گرداند يا تو را از من ، روى گردان سازد يا به سبب آن ، از بهره من در نزد تو كاسته شود! و به تو پناه مى برم از اين كه خطاهايم يا ستمم يا فزونكارى ام بر خويشتن ، و پيروى از هوسم و به كار بستن خواهش نفسم ، مانع رحمت و احسان و لطف و بركت هاى تو و وعده اى كه بر عهده گرفته اى ، [از من] شود .
بار خدايا! به تو پناه مى برم از يار بد در غياب و حضور ؛ [يارى] كه دلش مرا مى پايد و چشمانش مرا مى بيند و گوش هايش [سخنان] مرا مى شنود كه اگر خوبى [از من] ببيند ، آن را مى پوشانَد و اگر بدى ببيند ، آشكارش مى سازد . به تو پناه مى برم از طمعى كه مرا به پستى كشاند . به تو پناه مى برم از گم راهى اى كه مرا به نابودى كشانَد و از فتنه اى كه برايم پيش آيد و از گناهى كه با آن ، توبه اى نباشد و از پيشامد بد براى خانواده و دارايى و فرزندان ، و در هنگام خوارى مرگ! به تو پناه مى برم از كفر و شكّ و ستم و تعصّب و خشم . به تو پناه مى برم از ثروتى كه مرا به سركشى كشانَد ، و از فقرى كه مرا به فراموشى [از ياد تو] اندازد ، و از هوسى كه مرا به نابودى افكند . [به تو پناه مى برم] از روزى كه آغازش هراس باشد و ميانش بى تابى ؛ روزى كه در آن روى ها سياه و جگرها [از تشنگى ]تفتيده مى شود . به تو پناه مى برم از اين كه گناهى مرتكب شوم كه اعمال را بر باد مى دهد و هرگز ، آن را نمى بخشى ، و از گناهى كه مانع رسيدن به خير آخرت مى شود ، و از آرزويى كه از عمل نيك ، باز مى دارد ، و از زيستنى كه مانع خوبْ مُردن مى شود . به تو پناه مى برم از نادانى كردن و شوخى ، و از گفتار و كردار بد ، و از بيمارى اى كه مرا به خود ، مشغول دارد ، و از تندرستى اى كه مرا [از ياد تو ]غافل گرداند . به تو پناه مى برم از خستگى و فرسودگى و رنجورى و تنگنايى و زندگى جانكاه ، و گم راهى و تيره روزى و خوارى و بينوايى و خودنمايى و شهرت طلبى و پشيمانى و اندوه و شكستگى و ستم و فتنه ها ، و از همه گزندها و بدى ها ، و از بلاى دنيا و آخرت . به تو پناه مى برم از زشتكارى هاى آشكار و پنهان . به تو پناه مى برم از هر گفتار و كردار و رفتارى كه تو دوست ندارى و نفس به آنها وسوسه مى كند .
بار خدايا! به تو پناه مى برم از جنّ و آدمى ، و فريب و درهم آميختگى ، و از پيشامدهاى شب و روز ، و از چشم زخم جنّيان و آدميان .
بار خدايا! به تو پناه مى برم از شرّ نفسم ، و از شرّ زبانم ، و از شرّ گوشم ، و از شرّ چشمم .
بار خدايا! به تو پناه مى برم از نفسى كه سير نشود ، و از دلى كه خاشع نباشد ، و از دعايى كه مستجاب نشود ، و از نمازى كه [به درگاه خدا] بالا نرود .
بار خدايا! مرا به هيچ عذابت ، گرفتار مساز ، و در هيچ گم راهى اى ميفكن .
بار خدايا! به تو پناه مى برم ، به استوارى پادشاهى ات ، و شكست ناپذيرى قدرتت ، و بزرگى سلطنتت ، و از شرّ همه آفريدگانت .