۲۴۶۸.امام صادق عليه السلامـ در دعاى روز بيست و ششم هر ماه ـ: از آتش دوزخ ، به تو پناه مى برم . از عذاب قبر ، به تو پناه مى برم . از بدى زندگى و مرگ ، به تو پناه مى برم . از ناملايمات دنيا و آخرت ، به تو پناه مى برم . از فتنه دجّال ، به تو پناه مى برم . از دودلى و هرزگى و تنبلى و ناتوانى ، به تو پناه مى برم . از بخل و گزافكارى و سالخوردگى و نادارى ... به تو پناه مى برم .
بار خدايا! هر چه خوبى است ، زود يا دير (/اين جهانى يا آن جهانى) آن را ، و آنچه را مى دانم و نمى دانم ، از تو درخواست مى كنم . و از هر چه بدى است ، زود يا دير (/ اين جهانى يا آن جهانى) آن را ، و از آنچه مى دانم و نمى دانم ، به تو پناه مى برم .
بار خدايا! هر چه خوبى است ، چه آنهايى را كه برايشان دعا كنم يا دعا نكنم ، از تو درخواست مى كنم .
بار خدايا! خير آنچه را بدان اميدوارم ، از تو مى خواهم ، و از شرّ آنچه از آن انديشناكم و از شرّ آنچه از آن انديشناك نيستم ، به تو پناه مى برم ... .
به تو پناه مى برم از اين كه از پيش رويم يا از پشتِ سرم يا از سمت راستم يا از جانب چپم يا از بالاى سرم يا از زير پايم ، غافلگير شوم .
۲۴۶۹.امام صادق عليه السلامـ از دعايى كه هنگام فرا رسيدن ماه رمضان ، خوانده مى شود ـ: بار خدايا! پناه مى برم به تو و روى گرامى تو و پادشاهىِ باعظمتت ، از اين كه خورشيد اين روز ، غروب كند يا باقى مانده اين روز بگذرد ، يا سپيده اين شب بر دَمَد يا اين ماه ، سپرى شود و در برابر تو ، كوتاهى يا گناهى و يا خطايى كرده باشم كه بخواهى براى آن ، از من حساب بكشى يا سرزنشم كنى يا در دنيا و آخرت ، رسوايم كنى يا در روزى كه ديدارت مى كنم ، به سبب آن ، عذابم نمايى ، اى مهربان ترينِ مهربانان! ... .
بار خدايا! به تو پناه مى برم از اين كه نيكى تو را به بدى پاداش دهم . بار خدايا! به تو پناه مى برم از اين كه در رفتارم با مردم ، درست عمل كنم و در رابطه ام با تو ، بد عمل كنم . بار خدايا! به تو پناه مى برم از اين كه باطنم ميان من و تو حايل شود يا برخلاف طاعت تو باشد . بار خدايا! به تو پناه مى برم از اين كه چيزى از چيزها را بر طاعت تو ترجيح دهم . بار خدايا! به تو پناه مى برم از اين كه طاعت تو را ، كم يا بسيار ، به جا آورم و قصدم از آن ، غير تو باشد يا عملى آميخته با ريا انجام دهم . بار خدايا! به تو پناه مى برم از هوسى كه هر كه از آن پيروى كند ، به نابودى مى افكند . بار خدايا! به تو پناه مى برم از اين كه براى نعمتى كه تو به من ارزانى داشته اى ، ديگرى را سپاس گويم و با اين كار ، خشنودى خلقت را بجويم .
بار خدايا! به تو پناه مى برم از اين كه براى جلب تحسين و خوشايند مردم ، و ميل به دنيا ، از حدّى از حدود تو تعدّى كنم . بار خدايا! از كيفر تو به گذشت تو پناه مى برم . از ناخشنودى تو به خشنودى ات پناه مى برم . از نافرمانى تو به فرمانبَرى ات پناه مى برم و از تو به خود تو پناه مى برم . بِشكوه است ثناىِ روى تو! ثناى تو را شماره نمى توانم كرد ، هر چند در آن كوشم . تو چنانى كه خود در ثناى خويش گفته اى . پاكا تو ، و ستايش ، تو را باد! ... .
به تو پناه مى برم از هوسى كه بر من ، چيره گشته است و از دشمنى كه بر من ، حمله ور شده ، و از دنيايى كه خود را برايم آراسته ، و از نفسى كه همواره به بدى فرمان مى دهد ، مگر آن كه پروردگارم بر من رحم آورد . سَرور من! اگر بر همانند من رحم آورده اى ، پس بر من نيز رحم آور . سَرور من! اگر امثال مرا پذيرفته اى ، پس مرا نيز بپذير .