حديث
۲۸۱۲.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :چند سخن به من وحى شد كه از گوشم گذشتند و در دلم نشستند: فرمان يافتم تا براى آن كه مشرك مى ميرد ، آمرزش نخواهم، و [ديگر آن كه:] هر كس فزونىِ دارايى خويش را ببخشد ، اين به سود اوست، و هر كس نگه دارد ، اين به زيان اوست، و خدا براى اندازه كفايت ، سرزنش نمى كند.
۲۸۱۳.امام على عليه السلام :شنيدم كه مردى براى پدر و مادر مشركش آمرزش مى طلبد . به او گفتم : براى پدر و مادرِ مشرك خود ، آمرزش مى خواهى؟
گفت: مگر نه اين است كه ابراهيم عليه السلام براى پدرش آمرزش طلبيد ، در حالى كه او مشرك بود؟
من ، اين موضوع را به پيامبر صلى الله عليه و آله گفتم . پس اين آيه نازل شد: «بر پيامبر و كسانى كه ايمان آورده اند ، سزاوار نيست كه براى مشركان ، آمرزش بخواهند» .
۲۸۱۴.تفسير العيّاشىـ به نقل از ابو اسحاق هَمْدانى ، از مردى ـ: مردى در كنار من نماز مى خواند. او براى پدر و مادرش ـ كه در جاهليت مُرده بودند ـ طلب آمرزش كرد. گفتم: براى پدر و مادرت كه در جاهليت مُرده اند ، آمرزش مى خواهى؟
گفت: ابراهيم عليه السلام [هم] براى پدرش آمرزش خواست .
من ندانستم چه جوابى به او دهم . اين را براى پيامبر صلى الله عليه و آله گفتم . پس خداوند ، اين آيه را فرو فرستاد: «و طلب آمرزش ابراهيم براى پدرش ، جز براى وعده اى كه به او داده بود، نبود ؛ ولى وقتى برايش روشن شد او دشمن خداست ، از وى بيزارى جست» . [امام عليه السلام ] فرمود: «يعنى وقتى مُرد ، روشن شد كه او دشمن خداست و ديگر ، برايش آمرزش نخواست» .
۲۸۱۵.تفسير العيّاشىـ به نقل از ابراهيم بن ابى البلاد، از يكى از يارانش ـ: امام صادق عليه السلام فرمود: «مردم ، در باره اين سخن خداوند: «و طلب آمرزش ابراهيم براى پدرش ، جز براى وعده اى كه به او داده بود، نبود» ، چه مى گويند؟».
گفت : مى گويند كه ابراهيم عليه السلام به پدرش وعده داده بود كه برايش طلب آمرزش كند.
امام عليه السلام فرمود: «چنين نيست؛ بلكه ابراهيم عليه السلام به او وعده داد كه [اگر] مسلمان (موحّد) شود ، برايش طلب آمرزش كند ؛ «ولى چون برايش معلوم شد او دشمن خداست ، از وى بيزارى جست...» » .