49
نهج الذكر (ع-ف) ج4

۲۵۶۱.امام صادق عليه السلام :خداوند ، هر گاه خير بنده اى را بخواهد و او گناهى كند ، در پى آن ، كيفرش مى دهد و آمرزش خواهى را به يادش مى آورد ، و هر گاه شرّ بنده اى را بخواهد و او گناهى كند ، در پى آن ، به او نعمتى مى دهد تا آمرزش خواهى را از يادش ببرد و به آن حال ، ادامه دهد . اين است معناى اين سخن خداوند عز و جل : «به زودى آنان را از جايى كه نمى دانند ، تدريجاً غافلگير مى كنيم» ؛ يعنى با نعمت دادن در هنگام ارتكاب گناهان.

۲۵۶۲.امام صادق عليه السلام :چون اين آيه: «و كسانى كه هرگاه كار زشت كنند يا به خود ستم ورزند ، خدا را ياد مى كنند و براى گناهانشان ، آمرزش مى طلبند» ، فرود آمد ، ابليس بر فراز كوهى در مكّه به نام ثور رفت و با فرياد هر چه بلندتر ، عفريت هاى خويش را صدا زد و آنان ، همگى جمع شدند و گفتند: سَرورا! براى چه ما را فرا خوانده اى؟
ابليس گفت: اين آيه فرود آمده است . كيست كه از پسِ آن برآيد؟
عفريتى از شياطين گفت: من ، در برابر آن ، چنين و چنان مى كنم.
ابليس گفت: تو از پسِ آن بر نمى آيى.
ديگرى برخاست و همانند آن گفت. ابليس گفت: تو هم از عهده اش برنمى آيى.
وسوسه گرِ خنّاس گفت: من ، از پس آن بر مى آيم.
ابليس گفت: چگونه؟
گفت: به آنان وعده [ى توبه ]مى دهم و اميدوارشان مى كنم تا آن كه مرتكب گناه شوند و چون در گناه افتادند ، آمرزش خواهى را از يادشان مى برم.
ابليس گفت: تو از عهده آن ، بر مى آيى . آن گاه ، او را تا روز قيامت ، بر اين كار گماشت.

۲۵۶۳.حياة الحيوانـ به نقل از وهيب بن ورد ـ: آورده اند كه ابليس ، در برابر يحيى بن زكريا عليه السلام مجسّم شد و گفت: مى خواهى به تو پندى دهم؟
يحيى عليه السلام به او گفت: «نمى خواهم ؛ امّا مرا از فرزندان آدم ، خبر ده».
ابليس گفت: آنان ، از نظر ما سه دسته اند: دسته اى از آنان ، در نظر ما سرسخت ترين اند. به سراغ يكى از آنان مى رويم تا او را از دينش گم راه سازيم و بر او مسلّط شويم ؛ ولى او به آمرزش خواهى و توبه ، پناه مى برد و هر چه در باره او رِشته ام ، پنبه مى كند . بار ديگر به سراغش مى رويم و او ، باز چنين مى كند. نه از او نوميد مى شويم و نه در باره اش به هدف خود مى رسيم . پس از او در زحمتيم.
دسته اى ديگر از آنان ، چونان گويى كه در دست كودكان است ، در دستان ما هستند و هر گونه كه بخواهيم ، آنها را مى چرخانيم. اينان ، براى ما زحمتى ندارند.
و دسته اى ديگر از ايشان ، معصوم اند و هيچ كارى با آنان نمى توانيم بكنيم.


نهج الذكر (ع-ف) ج4
48

۲۵۶۱.الإمام الصادق عليه السلام :إنَّ اللّهَ إذا أرادَ بِعَبدٍ خَيرا فَأَذنَبَ ذَنبا أتبَعَهُ بِنَقِمَةٍ ، ويُذَكِّرُهُ الاِستِغفارَ ، وإذا أرادَ بِعَبدٍ شَرّا فَأَذنَبَ ذَنبا أتبَعَهُ بِنِعمَةٍ لِيُنسِيَهُ الاِستِغفارَ ، ويَتَمادى بِها ، وهُوَ قَولُ اللّهِ عز و جل : «سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ» بِالنِّعَمِ عِندَ المَعاصي . ۱

۲۵۶۲.عنه عليه السلام :لَمّا نَزَلَت هذِهِ الآيَةُ : «وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُواْ فَـحِشَةً أَوْظَـلَمُواْ أَنفُسَهُمْ ذَكَرُواْ اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ»۲ صَعِدَ إبليسُ جَبَلاً بِمَكَّةَ يُقالُ لَهُ : ثَورٌ ، فَصَرَخَ بِأَعلى صَوتِهِ بِعَفاريتِهِ ، فَاجتَمَعوا إلَيهِ ، فَقالوا : يا سَيِّدَنا لِمَ دَعَوتَنا ؟ قالَ : نَزَلَت هذِهِ الآيَةُ ، فَمَن لَها ؟ فَقامَ عِفريتٌ مِنَ الشَّياطينِ فَقالَ : أنَا لَها بِكَذا وكَذا ، قالَ : لَستَ لَها ، فَقامَ آخَرُ فَقالَ : مِثلَ ذلِكَ ، فَقالَ : لَستَ لَها ، فَقالَ الوَسواسُ الخَنّاسُ : أنَا لَها ، قالَ : بِماذا ؟ قالَ : أعِدُهُم واُمَنّيهِم حَتّى يُواقِعُوا الخَطيئَةَ ، فَإِذا واقَعُوا الخَطيئَةَ أنسَيتُهُمُ الاِستِغفارَ ، فَقالَ : أنتَ لَها ، فَوَكَّلَهُ بِها إلى يَومِ القِيامَةِ . ۳

۲۵۶۳.حياة الحيوان عن وهيب بن الورد :بَلَغَنا أنَّ إبليسَ تَمَثَّلَ لِيَحيَى بنِ زَكَرِيّا عليه السلام فَقالَ لَهُ : أنصَحُكَ ؟ فَقالَ لَهُ : لا اُريدُ ذلِكَ ، ولكِن أخبِرني عَن بَني آدَمَ ، فَقالَ : هُم عِندَنا ثَلاثَةُ أصنافٍ : صِنفٌ مِنهُم هُم أشَدُّ الأَصنافِ عِندَنا ، نُقبِلُ عَلى أحَدِهِم حَتّى نَفتِنَهُ في دينِهِ ونَتَمَكَّنَ مِنهُ ، فَيَفزَعُ إلَى الاِستِغفارِ وَالتَّوبَةِ فَيُفسِدُ عَلَينا كُلَّ شَيءٍ نُصيبُهُ مِنهُ ، ثُمَّ نَعودُ إلَيهِ فَيَعودُ ، فَلا نَحنُ نَيأَسُ مِنهُ ، ولا نَحنُ نُدرِكُ مِنهُ حاجَتَنا ، فَنَحنُ مَعَهُ في عَناءٍ .
وصِنفٌ مِنهُم في أيدينا كَالكُرَةِ في أيدي صِبيانِكُم نَتَلَقَّفُهُم كَيفَ شِئنا ، قَد كَفَونا مُؤنَةَ ۴ أنفُسِهِم .
وصِنفٌ مِنهُم مِثلُكَ مَعصومونَ لا نَقدِرُ مِنهُم عَلى شَيءٍ . ۵

1.الكافي : ج ۲ ص ۴۵۲ ح ۱ ، علل الشرائع : ص ۵۶۱ ح ۱ ، تنبيه الخواطر : ج ۲ ص ۱۶۰ كلّها عن سفيان بن السمط ، بحار الأنوار : ج ۷۳ ص ۳۸۷ ح ۱ .

2.آل عمران : ۱۳۵ .

3.الأمالي للصدوق : ص ۵۵۱ ح ۷۳۶ عن فطر بن خليفة ، روضة الواعظين : ص ۵۲۶ ، بحار الأنوار : ج ۷۳ ص ۳۵۱ ح ۴۸ .

4.اختلف في «المونةِ» تُهمز ولا تُهمز ؛ من الأين وهو التعب والشدَّة (تاج العروس : ج ۱۸ ص ۵۲۲ «مأن») .

5.حياة الحيوان الكبرى : ج ۱ ص ۲۶۵ ؛ بحار الأنوار : ج ۶۳ ص ۲۶۵ ح ۱۵۰ .

  • نام منبع :
    نهج الذكر (ع-ف) ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    افقی، رسول؛ شیخی، حمیدرضا
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1387
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 103803
صفحه از 608
پرینت  ارسال به