4 / 8
برطرف ساختن سختى ها
۲۶۲۲.الفرج بعد الشدّة :ايّوب بن عبّاس بن حسن ، با اِسناد بسيار ، برايم نقل كرد كه باديه نشينى به امير مؤمنان على عليه السلام از رنجورى و تنگ دستى و عيالوارى اش شكايت كرد . ايشان به او فرمود: «بر تو باد آمرزش خواهى ؛ زيرا خداوند عز و جلمى فرمايد: «از پروردگارتان ، آمرزش بخواهيد كه او آمرزنده است» (تا آخر آيات)». مرد رفت و [پس از چندى ]باز آمد و گفت: اى امير مؤمنان، من از خداوند ، بسيار آمرزش طلبيدم ؛ امّا گشايشى در وضع خود نديدم!
فرمود: «شايد آمرزش خواهى را نيكو (درست) انجام نمى دهى» .
گفت: به من بياموز.
فرمود: «نيّتت را خالص گردان» و از پروردگارت ، فرمان ببر و بگو: «بار خدايا! از تو آمرزش مى طلبم از هر گناهى كه تنم، به لطف عافيت بخشى تو، بر آن توانا گشت، يا نيرويم ـ كه با نعمت تو آن را به دست آورده ام ـ به آن رسيد، يا دستم، بر اثر برخوردارى از نعمت فراوان تو، به سوى آن كشيده شد، و آن گاه كه خواستم از آن گناه بترسم ، به امان دهىِ تو تكيه كردم و به بردبارى تو پشت گرم شدم و به عفو كريمانه تو اعتماد كردم.
بار خدايا! از تو آمرزش مى طلبم از هر گناهى كه در آن ، در امانتم خيانت كردم، يا خويشتن را حقير گردانيدم، يا در آن ، لذّت خود را مقدّم داشتم، يا خواسته ام را ترجيح دادم، يا در آن ، براى غير خودم كوشيدم، يا پيروانم را گم راه كرده ، به سوى آن كشانيدم، يا به لطف چاره گرى ام بر آن چيره آمدم، يا در آن ، با سَروَرم [خداوند] از در فريب در آمدم ، ولى او مرا بى درنگ ، به كيفر اين كردارم نرساند؛ زيرا كه تو ـ اى پروردگار پاك ـ ، نافرمانى مرا خوش نمى داشتى و آن را از من نمى خواستى ؛ بلكه علم اَزَلى تو ، به اختيار من و به كار گرفتن اراده ام و انتخابگرى ام تعلّق گرفت . پس نسبت به من ، بردبارى ورزيدى و به جبر ، در آن [گناه ]واردم نكردى، و به زور ، بر آنم وا نداشتى و در باره آن ، بر من ستمى نكردى [ ، بلكه خود بر خويشتن ستم كردم]، اى مهربان ترينِ مهربانان، اى يارِ سختى هاى من، اى مونس تنهايى من، اى نگهدار من در غربت، اى ولى نعمت من، اى زُداينده اندوه من، اى شنونده دعاى من، اى رحم آوردنده بر گريه من، اى گذشت كننده از لغزش من، اى معبود راستين من، اى تكيه گاه استوار من، اى اميد من در تنگناها، اى سَرور دلسوز من، اى پروردگار خانه كهن (كعبه)! با گشايشى نزديك و استوار از جانب خودت، مرا از تنگه تو در تو ، به راه فراخ ، بيرون بَر، و هر گونه سختى و تنگنايى را از من بزُداى و گرفتارى هايم را، چه آن گرفتارى اى كه آن را برمى تابم يا بر نمى تابم، برطرف فرما.
بار خدايا! هر نگرانى و غمى را از من ، دور گردان، و مرا از هر اندوه و رنجى بِرَهان، اى زداينده نگرانى و اى برطرف كننده اندوه، و اى فرو فرستنده باران، و اى اجابت كننده دعاى درمانده، و اى مهرگستر در دنيا و آخرت! بر محمّد، اين برگزيده تو از ميان آفريدگانت، و بر خاندان پاك و پاكيزه او درود فرست ، و آنچه را كه مرا به تنگ آورده و شكيبايى را از كفم رُبوده و از چاره گرى در آن ، فرو مانده ام و در رفع آن ، ناتوان گشته ام، از من برطرف فرما، اى برطرف كننده هر گزند و بلايى، اى داناىِ هر راز و نهانى، اى مهربان ترينِ مهربانان! «من ، كار خويش را به خدا وا مى گذارم ، كه خدا بركار بندگانْ بيناست» ، و موفّقيّتم ، جز به توفيق دهىِ خدا نيست . بر او توكّل كردم ، و او پروردگارِ عرش بزرگ است » .
باديه نشين گفت: من ، با اين دعا بارها آمرزش خواستم و سرانجام ، خداوند ، اندوه و تنگنا از من بُرد و درِ روزى را بر من گشود،و رنج و محنت را زُدود.