سجود - صفحه 5

1737

مَن أتى بِحَقيقَةِ السُّجودِ

۸۴۶۰.بحار الأنوار عن مصباح الشريعة قال الصّادقُ عليه السلام :ما خَسِرَ و اللّهِ مَن أتى بحَقيقَةِ السُّجودِ و لَو كانَ في العُمُرِ مَرَّةً واحِدَةً ، و ما أفلَحَ مَن خَلا بِرَبِّهِ في مِثلِ ذلكَ الحالِ شَبِيها بِمُخادِعٍ لِنَفسِهِ ، غافِلٍ لاهٍ عمّا أعَدَّ اللّهُ للسّاجِدينَ ، مِنَ اُنسِ العاجِلِ ، و راحَةِ الآجِلِ.
و لا بَعُدَ أبدا عنِ اللّهِ مَن أحسَنَ تَقَرُّبَهُ في السُّجودِ ، و لا قَرُبَ إلَيهِ أبدا مَن أساءَ أدَبَهُ ، و ضَيَّعَ حُرمَتَهُ ، و يَتَعَلَّقُ قَلبَهُ بِسِواهُ في حالِ سُجُودِهِ، فَاسجُدْ سُجودَ مُتَواضِعٍ ذَليلٍ عَلِمَ أنّهُ خُلِقَ مِن تُرابٍ يَطؤهُ الخَلقُ ، و أنّهُ رُكِّبَ مِن نُطفَةٍ يَستَقذِرُها كُلُّ أحَدٍ، و كُوِّنَ و لَم يَكُنْ . و قد جَعَلَ اللّهُ مَعنَى السُّجودِ سَبَبَ التَّقَرُّبِ إلَيهِ بالقَلبِ و السِّرِّ و الرُّوحِ ، فَمَن قَرُبَ مِنهُ بَعُدَ مِن غَيرِهِ ، أ لاَ يَرى في الظاهِرِ أنّهُ لا يَستَوِي حالُ السُّجودِ إلاّ بالتَّوارِي عن جَميعِ الأشياءِ ، و الاحتِجابِ عن كُلِّ ما تَراهُ العُيونُ ؟! كذلك أرادَ اللّهُ تعالى الأمرَ الباطِنَ . ۱

1737

هركه حقيقت سجده را به جاى آورد

۸۴۶۰.بحارالأنوار به نقل از مصباح الشريعة امام صادق عليه السلام فرمود :به خدا قسم زيانكار نباشد هركه حتى در تمام عمر يك بار حقيقت سجده را به جاى آورد ، و رستگار نباشد هركه در چنين حالتى (سجده) با پروردگارش خلوت كند، اما چونان كسى باشد كه خود را مى فريبد و از خوشى دنيا و آسايش آخرت كه خداوند براى سجده كنندگان آماده كرده غافل و بى خبر است . كسى كه در سجود ، به خدا خوب تقرّب جست، هرگز از او دور نشد و هركه به ساحت خدا بى ادبى كرد و حرمت او را نگه نداشت و و در حال سجودش به جز او دل بست، هرگز به خدا نزديك نشد . پس ، چونان كسى سجده كن كه در برابر خدا خاكسار و ذليل است و مى داند كه از خاكى آفريده شده، كه مردمان آن را پايمال مى كنند و تو را از نطفه اى بر آورده، كه همگان آن را نجس مى دانند و از نيستى، هست شده است . خداوند معناى سجود را وسيله تقرّب دل و درون و روح [بنده ]به خود قرار داده است . پس هركه به او نزديك شود، از غير او دور گردد . مگر نمى بينى كه در ظاهر نيز حالت سجده جز با كنار گذاشتن همه چيز و چشم پوشيدن از هر آنچه ديدگان مى بينند تحقّق نمى يابد . خدا باطن كار را نيز چنين خواسته است .

1.بحار الأنوار : ۸۵/۱۳۶/۱۶ .

صفحه از 224