گوش سپردن - صفحه 5

الحديث :

۹۰۶۸.الإمامُ عليٌّ عليه السلام :اِضرِبْ بِطَرفِكَ حَيثُ شِئتَ مِنَ الناسِ ، فهَل تُبصِرُ (تَنظُرُ) إلاّ فَقيرا يُكابِدُ فَقرا ، أو غَنِيّا بَدَّلَ نِعمَةَ اللّهِ كُفرا ، أو بَخِيلاً اتَّخَذَ البُخلَ بِحَقِّ اللّهِ وَفرا ، أو مُتَمَرِّدا كَأنَّ بِاُذُنِهِ عَن سَمعِ المَواعِظِ وَ قرا ؟! ۱

۹۰۶۹.عنه عليه السلام :ما كُلُّ ذِي قَلبٍ بِلَبِيبٍ ، و لا كُلُّ ذِي سَمعٍ بِسَمِيعٍ ، و لا كُلُّ ناظِرٍ بِبَصيرٍ . ۲

۹۰۷۰.عنه عليه السلام :يا أهلَ الكوفةِ ، مُنِيتُ مِنكُم بِثَلاثٍ و اثنَتَينِ : صُمٌّ ذَوُو أسماعٍ ، و بُكمٌ ذَوُو كَلامٍ ، و عُميٌ ذَوُو أبصارٍ ، لا أحرارُ صِدقٍ عِندَ اللِّقاءِ ، و لا إخوانُ ثِقَةٍ عِندَ البلاءِ ! ۳

۹۰۷۱.عنه عليه السلامـ مِن كتابٍ لَهُ إلى قُثَمَ بنِ عبّاسٍ و هُو عامِلُهُ عَلى مَكَّةَ ـ: أمّا بعدُ ، فَإنَّ عَيني ـ بالمَغرِبِ ـ كَتَبَ إلَيَّ يُعلِمُني أنَّهُ وُجِّهَ إلى المَوسِمِ اُناسٌ مِن أهلِ الشامِ العُميِ القُلوبِ ، الصُّمِّ الأسماعِ ، الكُمهِ الأبصارِ ، الذين يَلبِسُونَ الحَقَّ بِالباطِلِ ، و يُطِيعُونَ المَخلوقَ في مَعصيَةِ الخالِقِ . ۴

«و گفتند : اگر مى شنيديم يا مى انديشيديم اهل اين آتش سوزنده نبوديم» .

حديث :

۹۰۶۸.امام على عليه السلام :در هر كجا كه خواهى به مردم نظرى بيفكن ، آيا جز فقيرى را مى بينى كه از فقر در رنج است ، يا ثروتمندى كه نعمت خدا را كفران كرده است ، يا بخيلى كه براى افزودن بر دارايى خود ، نسبت به حق خدا بخل مى ورزد ، يا متمرّدى كه گويى از شنيدن پند و اندرزها كر است؟

۹۰۶۹.امام على عليه السلام :نه هر كه دلى دارد خردمند است ، و نه هر كه گوشى دارد شنواست ، و نه هركه چشمى دارد بيناست .

۹۰۷۰.امام على عليه السلام :اى كوفيان! من به سه خصلت [كه در شما هست] و دو خصلت [ كه اصلاً در شما نيست ]گرفتار شده ام : با اين كه گوش داريد، كر هستيد و با اين كه سخن مى گوييد، گنگيد و با اين كه چشم داريد، كوريد [و اما آن دو خصلت كه نداريد :] نه هنگام رويارويى با دشمن آزادگانى با صداقت هستيد و نه به گاه سختى و بلا ، برادرانى مورد اعتماد مى باشيد !

۹۰۷۱.امام على عليه السلامـ در نامه اى به قُثم بن عباس ، كارگزار خود در مكّه ـنوشت : اما بعد ، جاسوس من در مغرب به من نوشته و اطلاع داده است كه عدّه اى از شاميان كور دل ، كه گوشهايشان [از شنيدن سخن حق ]كر است و چشمهايشان [از ديدن حق] بكلى كور ، همانان كه حق را با باطل
مى آميزند و از مخلوق ، به بهاى نافرمانى از خالق ، فرمان مى برند ، به سوى حج گسيل شده اند .

1.نهج البلاغة : الخطبة ۱۲۹ .

2.نهج البلاغة: الخطبة۸۸ .

3.نهج البلاغة : الخطبة ۹۷ .

4.نهج البلاغة: الكتاب۳۳.

صفحه از 8