یاران امام حسین علیه السلام (بخش اول) - صفحه 40

حُر ، پس از انتخاب راه بهشت ، نهيبى بر اسب خود زد و در حالى كه دست‏هايش را روى سرش گذاشته بود ، خود را به خيمه‏هاى سيّد الشهدا عليه السلام رساند و در بين راه ، اين جملات را زمزمه مى‏كرد :
اللَّهُمَّ إنّي تُبتُ إلَيكَ فَتُب عَلَيَّ ، فَقَد أرعَبتُ قُلوبَ أولِيائِكَ وَ أولادِ بِنتِ نَبِيِّكَ .
خداوندا ! به سوى تو، توبه كردم . توبه‏ام را بپذير ، كه دلِ دوستانت و فرزندان دختر پيامبرت را لرزاندم .
حُر ، به دليل خطاى بزرگى كه مرتكب شده بود ، احتمال مى‏داد كه توبه او پذيرفته نشود . از اين رو ، هنگامى كه به محضر امام عليه السلام رسيد ، گفت :
فدايت گردم! من همانى هستم كه مانع بازگشت تو شدم و تو را وادار كردم كه در اين سرزمين ، فرود بيايى . به خداوند سوگند ، گمان نمى‏كردم كه اين گروه ، تو را به اين حالى كه مى‏بينم ، برسانند . من به درگاه خدا ، توبه مى‏كنم . آيا راه توبه‏اى براى من هست ؟
امام حسين عليه السلام پاسخ داد :
نَعَم ، يَتوبُ اللَّهُ عَلَيكَ ، فَانزِل .
آرى . خداوند ، توبه تو را مى‏پذيرد . فرود بيا !
حُر گفت:
من سواره باشم ، برايت بهتر از اين است كه پياده باشم و سرانجام كارم به فرود آمدن (شهادت) ، منجر مى‏شود .
سپس افزود :
از آن جا كه من، نخستين كسى بودم كه در برابر تو در آمدم ، پس اجازه بده كه نخستين كُشته در برابر تو باشم ، شايد از كسانى باشم كه در فرداى قيامت ، از مصافحه كنندگان با جدّت محمّد صلى اللَّه عليه و آله باشم .
اين سخن حُر ، حاكى از عقيده راسخ وى به مبدأ و معاد است كه همين معنا ، اساس رستگارى وى گرديد . حُر ، پس از ايراد سخنانى هشياركننده و هشداربخش براى سپاه كوفه ، به صف دشمن حمله كرد تا به شرف شهادت، نائل آمد . ياران امام عليه السلام ، او را در حالى كه هنوز رمقى در تن داشت ، از صحنه نبرد ، بيرون آوردند و در برابر امام عليه السلام نهادند . سخنان امام عليه السلام بر بالين وى نيز ، بسيار قابل تأمّل است . ايشان، در حالى كه غبار از چهره او پاك مى‏كرد ، فرمود :
أنتَ الحُرُّ كَما سَمَّتكَ اُمُّكَ ، حُرٌّ فِي الدُّنيا و حُرٌّ فِي الآخِرَةِ .

صفحه از 58