یاران امام حسین علیه السلام (بخش اول) - صفحه 8

هنگامه ، ابو ثُمامه ، خطاب به امام گفت :
يا أبا عَبدِ اللَّهِ ، نَفسي لَكَ الفِداءُ ! إنّي أرى‏ هؤُلاءِ قَدِ اقتَرَبوا مِنكَ ، ولا وَاللَّهِ ، لا تُقتَلُ حَتّى‏ اُقتَلَ دونَكَ إن شاءَ اللَّهُ ، واُحِبُّ أن ألقى‏ رَبّي وقَد صَلَّيتُ هذِهِ الصَّلاةَ الَّتي دَنا وَقتُها .
اى ابا عبد اللَّه! جانم فداى تو باد ! من مى‏بينم كه اينان ، به تو نزديك شده‏اند . نه . به خدا سوگند ، تو كشته نمى‏شوى تا اين كه من - به يارى خدا -، پيشِ روى تو كشته شوم و دوست دارم وقتى كه پروردگارم را ملاقات مى‏كنم ، اين نمازى را كه وقتش رسيده ، خوانده باشم .
امام حسين عليه السلام ، با شنيدن سخن ابو ثُمامه ، سرش را بلند كرد و فرمود :
ذَكَرتَ الصَّلاةَ ، جَعَلَكَ اللَّهُ مِنَ المُصَلّينَ الذّاكِرينَ ! نَعَم ، هذا أوَّلُ وَقتِها .
نماز را يادآورى كردى. خداوند ، تو را از نمازگزارانِ اهل ذكر ، قرار دهد! آرى . اين ، اوّلِ وقت نماز است .
سپس فرمود :
سَلوهُم أن يَكُفُّوا عَنّا حَتّى‏ نُصَلِّيَ .
از آنها بخواهيد كه از ما دست بدارند، تا نماز بگزاريم .
حُصَين بن نُمَير ، به امام جسارت كرد و گفت : نماز شما ، پذيرفته نمى‏شود!
حبيب بن مُظاهر ، به او پاسخ داد و با او درگير شد و به شهادت رسيد . پسرعموى ابو ثُمامه نيز - كه در سپاه ابن سعد بود - ، در اين درگيرى ، به دست او كشته شد. در نهايت ، در ظهر عاشورا به پيشنهاد ابو ثُمامه ، نماز جماعتِ تاريخى امام حسين عليه السلام در ميدان نبرد ، برگزار شد ؛ نماز جماعتى به امامت حسين عليه السلام ، كه با پيكرى خونين در ميدان جنگ و در برابر تيرهايى كه از هر سو ، امام و يارانش را نشانه مى‏رفت ، برگزار شد .1
ابو ثُمامه ، پس از شهادت شمارى از ياران ابا عبد اللَّه عليه السلام ، به ميدان آمد و در حالى كه اين اشعار را زمزمه مى‏كرد ، به صف دشمنْ حمله كرد :

تسليت به خاندان مصطفى و دختران اوبر حبس بهترينِ مردم، نواده محمّد !
تسليت به زهراى پيامبر و همسرش‏خزانه دانش خدا، پس از احمد !
تسليت به همه اهالى مشرق و مغرب‏

1.ر. ك : ج ۱ ص ۸۴۵ (بخش پنجم / فصل دوم / نماز جماعت در ظهر عاشورا به امامت امام حسين عليه السلام) .

صفحه از 58