هدية الخير (بخش اول) - صفحه 391

عالم است .
امّا مرتبه ثانيه ، عالم ذات است با صفات سبعه كماليه كه حيات ۱ و علم و قدرت و ارادت و سمع و بصر و كلام است و اين عالم را عالم صفات و جمع الجمع و برزخ البرازخ و تعيّن اوّل و عقل اوّل و عقل كلّ و نفس كلّ و اعيان ثابته و لوح المحفوظ و واحديت و روحِ اعظم و قلم ۲ و اُمّ الكتاب و روح محمّدى و جبروت مى گويند و تسميه اين عالم نيز به هر اسمى از اين اسما ، جهتى دارد . عالم صفات ، ظاهر است ؛ چه اعتبار صفات ، در اين عالم است و جمع الجمع ، يعنى جامع جميعِ مراتب است و برزخ البرازخ ، يعنى واقع است در ميان دو مرتبه كه آن ، ذات صرفه واجب و ساير مراتب ممكنات ۳ و باقى مراتبى كه برزخ توانند بود ، فرودِ اين مرتبه واقع اند و تعيّن اوّل ، ظاهر است ؛ چه ، به تجلّى اوّل ، اين اعتبارات و تعيّنات ظهور يافته و عقل كل و نفس كل ، يعنى جميع عقول و نفوس در تحت او مندرج اند و او بر همه مقدّم است و اعيان ثابته ، يعنى ذوات جميع تعيّنات ، كائنا او غير كائن ، در آن عالم كه علم اللّه است ، ثابت است و به همين واسطه ، لوح المحفوظش نيز گويند و واحد ، يعنى يگانگى صفاتى نه ذاتى ، و صفات در اين عالم متّحدند و روح اعظم ، يعنى حيات جميع موجودات ، ۴ اوست و قلم ، يعنى ممكنات ، به واسطه او مكتوب در كتاب مسطور كه عالم مراد است ، گشته اند و امّ الكتاب ، يعنى اِرتسام آيات و كلمات موجودات كليّه و جزويّه ، در ذات اوست و روح محمّدى ، يعنى استفاضه انوار نبوّت از مبدأ بى واسطه نمايد و سبب افاضه انوار نبوّت بر انبيا گردد و جبروت ، مبالغه جبر است و جبر يا به معنى قهر بوَد يا بستن شكستگى ها و چون اين مرتبه ربّ الأرباب است ، قاهر است بر همه و شكستگى ها جمله آن جا درست شود و در اين كلمه جامعه ، لفظ «الرّحمن» ، اشارت به اين عالم است .

1.. م: صورت .

2.. م: ـ و قلم .

3.. ف: + است .

4.. ف: + به واسطه .

صفحه از 509