و غفلت است ، زود باشد كه آفتاب روح از مشرق فتوح او به شعاعات انوار ربّانى و لَمَعات اسرار رحمانى سر برزند و استعداد اقتباس انوار تجلّى سرادقات جلال و قابليت استفاضه فيض اقداس از سُبحات جمال ، مر او را حاصل كرده ۱ و بر مملكت بدن او ، انبياى انوار ۲ عكس نموده ، عمّال و متصرّفان حواس ظاهره او را از عمل ، عزل كنند و اين انوار ، به جاى ايشان نشينند كه ۳«فأُولئك يبدّل اللّه سيّئاتهم حسنات »۴و۵عين ب صيرت او را به كُحل «المؤمن ينظر بنوراللّه » ۶ روشن گردانند و حباله مثقله اهواى طبيعت را از پاى هماىِ همايونْ فال او كه طاير ملكوت است ، بردارند تا در طلب مقرّ اصلى و مقام حقيقى ، در جوّ هواى ۷ فضاى عوالم ، به جولان درآيد و بر مدارج مراتب ، عروج نمايد و بر ورق وجود هر ذرّه اى ۸ از مظاهر انوار تجلّيات الهى ، سرّى از اسرار نامتناهى مطالعه فرمايد و بر مصدوقه «و إن من شيء إلاّ يسبّح بحمده » ، ۹ واقف گشته ، از هول كثرت موهومات ، رخت ادراك به موجب «ففرّوا إلى اللّه »۱۰ به مأمن خلوت خانه وحدت كشد و بر آشيان «عزّ المُحْدَث إذا قرن بالقديم لم يبق له أثر» ، جاى گيرد و شراب محبّت در جام معرفت ، از دست ساقى «يحبّهم و يحبّونه» ۱۱ نوش كند و هستى موهوم و هرچه متعلّق بدوست ، ۱۲ به جملگى فراموش كند . آن گاه بر حقيقت «كنت سمعه و بصره و لسانه و يده و رجله ، فبي يسمع ، و بي يبصر ، و بي ينطق ، و بي يبطش ، و بي يمشي» ۱۳ اطّلاع تام يابد و رقم «هو الأوّل و الآخر والظاهر و الباطن »۱۴ را محيط دايره مُلك و ملكوت بيند و رأس العلوم كه از فحواى كلام نبى
1.. ف: گردد .
2.. ف: و اين انوار .
3.. ف: ـ كه .
4.. سوره فرقان ، آيه ۷۰ .
5.. ف: در .
6.. عيون أخبار الرضا عليه السلام ، ج ۲ ، ص ۶۷ ؛ فضائل الشيعة ، ص ۶۴ . ف: «المؤمنون ينظرون بنور اللّه » .
7.. ف: هوا و .
8.. ف: ذرّه .
9.. سوره اسراء ، آيه ۴۴ .
10.. سوره ذاريات ، آيه ۵۰ .
11.. سوره مائده ، آيه ۵۴ .
12.. ف: بدو متعلّق است .
13.. الكافي ، ج ۲ ، ص ۳۵۲: «فإذا أحببته كنت سمعه الّذي يسمع به ، و بصره الّذي يبصر به ، و لسانه الذي ينطق به ، ويده الّتي يبطش بها» . سنج: صحيح البخاري ، ج ۷ ، ص ۱۹۰ .
14.. سوره حديد ، آيه ۳ .