قدير » ؛ ¹ سميعى است كه اختلاف لغات و اصناف خطرات ، پيش از بروز اصوات و ظهور ضماير ، مسموع شنوايى ² اوست ؛ و بصيرى كه حركت مورچه در تحت الثرى ، منظور بينايى اوست كه «و هوالسّميع البصير » ؛ ³ متكلّمى كه طوق امتثال اوامر و نواهى در گردن جميع مخلوقات ، ⁴ نتيجه سرّ گويايى ⁵ اوست كه «فإذا قضى أمرا فإنّما يقول له كن فيكون » ، ⁶ بل ازلاً و ابدا ، ذات خداوند عز و جلموصوف است به صفات كبريا و كمال و معروف است به نعوت ⁷ عظمت و جلال ، و منزّه است از هرچه لايق ⁸ نيست بدان ⁹ جناب واجب الإكرام و الإجلال .
اصل دوم ، معرفت فرشته ها بدين نوع كه جميع فرشته ها مخلوق و بنده حقّ اند و لايزال در قيد عبوديّت و ربقه اطاعت اويند و از وَصمَت عصيان و زلّت طغيان ، معصوم اند و از ذكورت و انوثت ، مبرّايند و چون از عقول مجرّده اند ، در ذوات ايشان ، ظلمات قواى طبيعى نبوَد و از لوث لذّات نفسانى و شهوات جسمانى ، منزّه و مطهّرند و دوام شوق و ابتهاج به درجه قرب حضرت حقّ ، قوت ايشان است و بى امر و اراده حقّ ¹⁰ سبحانه ، ¹¹ هيچ نگويند و نكنند كه ¹² : «لا يسبقونه بالقول و هم بأمره يعملون » . ¹³
اصل سيوم ، ¹⁴ معرفت كتاب هاى منزل به انبيا ـ عليهم الصلاة والسّلام ـ بدين نوع كه جميع كتاب ها كلام حقّ است و كلام او صفت اوست و صفات او همه قديم اند و كلام او به حرف و صوت نيست ، در ¹⁵ مصحف ها مكتوب ، و در دل ها محفوظ ، و به زبان ها مذكور است[و ]كتابت و قرائت و حفظ آن ، مخلوق است . محفوظ و