مَلَكه شود بر مثال برقى كه بدرخشد . دوم سرعت فهم و آن ، عبارت است از آن كه نفْس را حركت از ملزومات به لوازم ، مَلَكه شده باشد تا در آن به ۱ فصل مكثى ۲ محتاج نشود . سيوم ۳ صفاى ذهن و آن ، عبارت است از آن كه نفس را استعداد استخراج مطلوب ، بى اضطراب و تشويش كه بر وى طارى گردد ، حاصل آيد . چهارم سهولت تعلّم و آن ، عبارت است از آن كه نفْس ، حدّتى ۴ اكتساب كند در نظر تا بى ممانعت خواطر متفرّقه ، به كليّت خويش ، توجّه به مطلوب كند . پنجم حُسنِ تعقّل و آن ، عبارت است از آن كه در بحث و استكشاف از هر حقيقتى ، حدّ و مقدارى كه بايد ، نگاه دارد تا نه اهمال داخلى كرده باشد و نه اعتبار خارجى . ششم تحفّظ و آن ، عبارت از آن است كه صورت هايى را كه عقل ۵ يا وَهم به قوّت ۶ تفكّر يا تخيّل ملخص و مستخلص گردانيده باشد ، نيك نگاه دارد و ضبط نمايد . هفتم تذكّر و آن ، عبارت است از آن كه نفس را ملاحظت ۷ صُوَر محفوظه به هر وقت كه خواهد ، به آسانى دست دهد از جهت مَلَكه كه اكتساب كرده بوَد .
و در تحت جنس عدالت ، دوازده نوع است: يكى ۸ صداقت و آن عبارت است ۹ از محبّتى صادق كه باعث شود بر اهتمام جملگى اسباب فراغت صديق ۱۰ و ايثار رسانيدن هر چيزى كه ممكن باشد به او . دوم الفت ۱۱ و آن ، عبارت است از آن كه راى ها و اعتقادات گروهى در معاونت يكديگر به جهت معيشت ، متّفق شود . سيوم ۱۲ وفا و آن ، عبارت است از آن كه از التزام طريق مواسات و معاونت تجاوز جايز نشمُرَد . چهارم شفقت و آن ، عبارت است از آن كه چون از حال ۱۳ غير ملايم كه به كسى رسد ، مستشعر بوَد ، همّت بر ازالت آن ، مقصور دارد . پنجم صِلَت رَحِم ۱۴ و