خلق ناپسنديده حاصل شود و از اين جاست كه گفته اند:
نظم
توسط إذا ما شئت أمرا فإنّهكلا طرفي قصد الاُمور ذميم
و ما طرفين اجناس اربعه را بيان كنيم تا هم مقياسى بوَد در استعلام اطراف انواع و نيز از اطناب مملّ ۱
محفوظ مانَد .
امّا عفّت را طرف افراطش «شَره» بوَد و آن ، ولوع بوَد بر لذّات زيادت از مقدارِ واجب ، و طرف تفريطش خُمود ۲ بوَد و آن ، سكون است از حركت در طلب لذّات ضرورى كه شرع و عقل در اقدام بر آن ، رخصت داده باشد ، از روى ايثار ، نه از راه نقصان خلقت .
و امّا شجاعت را طرفِ افراطش تهوّر ۳ بوَد ۴ و آن ، اقدام بوَد بر آنچه اقدام كردن بر آن ، جميل نبوَد و طرف تفريطش جُبْن بوَد و آن ، حذر كردن بود از چيزى كه حذر از آن ، محمود نبوَد .
اما حكمت را طرف افراطش سَفَه بوَد و آن ، استعمال قوّت ۵ فكرى بوَد در آنچه واجب نبوَد يا زيادت ۶ بر مقدارِ واجب و بعضى آن را «گربزى» ۷ خوانند و طرف تفريطش بُله بوَد و آن ، تعطيل اين قوّت ۸ بود از روى ارادت ، نه از خلقت .
امّا عدالت را طرفِ افراطش ظلم بوَد و آن ، تحصيل وجوه معانى اش ۹ بوَد از وجوه ذميمه و طرف تفريطش انظلام بوَد و آن ، تمكين دادن طالب اسباب معاش بوَد از غصب ۱۰ و نهب و انقياد نمودن در فرا گرفتن آن ، بى استحقاق ؛ بلكه به طريق مذلّت و سبب آن كه وجوه توصّل به اموال و اقوات و غير آن ، بسيار است .
1.ف: اطراف محل.
2.. ف: خود .
3.. در «م» ناخوانا ، ف : ظهور .
4.. م: ـ بود .
5.. ف: قوه .
6.ف: زياده.
7.. ف: كزبزى .
8.. ف: معاش .
9.. ف : غضب .