هدية الخير (بخش اول) - صفحه 454

جذب انتفاع ۱ و شوق ۲ تسلّط ارتفاع در فضاى قلوب ايشان ، حرارت ميل ازاله آن مرض را از طبيعت ايشان ، باز دارد و وابل مضمون ۳«خلطوا عملاً صالحا وآخر سيّئا »۴ بر اراضى سنوح اعمال ايشان بارَد و در بستان سراى مال ايشان ، شقايق «عسى اللّهُ أن يتوبَ عليهم »۵ بشكفاند .
قسم سيوم ۶ آنهايند كه ۷ به مدد تأييدات الهى و توفيقات نامتناهى ، دماغ جانشان از استنشاق نسايم شمايم عطربيز اَزهار شجره «حسِّنوا أخلاقكم» ۸ معطّر شده و ديده جنانشان ۹ از استقبال رياح كحل آميز وادى مقدّس «ادفع بالّتي هي أحسن السيئة »۱۰ منوّر گشته و در حين اظلاع بر وجود سموم اخلاط خلال ۱۱ رديّه به استعمال ترياق استبدال ، مبادرت نمايند و بر وفق رفقِ شربت تبديل هر يك به ضدّ آن چشانند و به ارادت عقلى ، از آن تجنّب فرمايند و خود را از زمره «اُولئك على هدىً من ربّهم و اُولئك هم المفلحون »۱۲ گردانند و علامت صحّت روح آن است كه به آداب شرع ، مؤدّب گردند و جميع امور و اعمال ايشان ، به موجب رضا و فرمان حضرت منّان ـ عزّ اسمه ـ باشد ۱۳ و از اين جاست كه چون از عايشه ـ رضي اللّه عنها ـ ۱۴ از خُلق حضرت محمّد ـ عليه الصّلاة ـ ۱۵ سؤال كردند ، فرمود كه: ۱۶ «كان خلقه القرآن» ؛ ۱۷ يعنى هرچه حضرت حق ـ جلّ و علا ـ در كلام مجيد به آن ۱۸ امر فرموده است ، آن را خوى و عادت گردانيده بود ، چنان كه از آن ، نمى شكيفتى و هرچه در قرآن كريم از آن نهى فرموده ، چنان از آن بيگانه گشته بود كه نام او نخواستى شنيدن و از اين جهت بود كه حضرت اللّه تعالى ، به هيچ چيزى از نعمت هاى خويش بر حضرت پيغمبر عليه السلامچنان

1.. م: اتفاع .

2.. ف: + و .

3.م : مصنون .

4.سوره توبه ، آيه ۱۰۲ .

5.همان .

6.ف : سيم .

7.م : ـ كه

8.در مآخذ حديثى يافت نشد .

9.. ف: جانشان .

10.. سوره مؤمنون ، آيه ۹۶ .

11.ف: حلال.

12.سوره بقره، آيه ۵ ؛ سوره لقمان، آيه ۵.

13.. ف: ـ باشد .

14.ف: ـ رضي اللّه عنها.

15.. ف: عليه الصلاة والسّلام .

16.. ف: گفت .

17.. مسند أحمد ، ج ۶ ، ص ۹۱ ، ۱۶۲ و ۲۱۶ ؛ فتح الباري ، ج ۶ ، ص ۴۱۹ .

18.. ف: بدان .

صفحه از 509