هدية الخير (بخش اول) - صفحه 457

دوم متعاقب هر معصيتى طاعتى ۱ كردن تا آن را محو گردانَد و اين اِمحا ، به دو وجه بوَد: يكى آن كه چون از متابعت هر شهوتى و مشايعت ۲ هر معصيتى ظلمتى معنوى بر روى مرآت دل مى نشيند ، چنانچه از اثر نفَس بر روى آينه ، پس هرگاه طالب در عقبِ هر معصيتى به طاعتى مشغول گردد ، اثر نور آن طاعت ، ظلمت آن معصيت ۳ را از آيينه ۴ دل او محو گردانَد ، چنان كه صيقل ، زنگ را ، و چون در ازاله آن تغافل ، و در تصقيل ، تكاسل نمايد ، آثار ترادف ظلمات گناه و توارد كدورات عصيان حضرت إله بر روى آينه دل كه محلّ جولان عكس انوار ربّانى و منزل ورود افياض حضرت صَمَدانى است ، متراكم گردد و به واسطه طول مدّت در جرم آينه ، عوض نمايد و به حدّى رسد كه قابليّت صلاح تصقيل از او منقطع شود و از قبول فيوض ، محروم مانَد و به شقاوت ابدى و خسران سرمدى صاحب ۵ انجامد ، چنانچه مؤيّد اين معانى هم در آثار ، وارد است كه حضرت پيغمبر عليه السلام فرمود كه: مؤمن ، هرگاه گناه كند ، نكته اى سياه در دل او پديد مى آيد و هرگاه توبه و استغفار كند ، دل او از آن ظلمت ، پاك گردد و چون گناه زياده كند ، آن سياهى زياده گردد ۶ تا آن كه فروگيرد آينه دل او را و صلاح تصقيل در او نمانَد . ۷ پس فرمود كه اين است آن «ران» كه حضرت منّان در كلام مجيد بدان اشارت فرمود كه «كلاّ بل ران على قلوبهم ما كانوا يكسبون » . ۸
ديگرى ۹ آن كه چون هر معصيتى را عقوبتى و هر ۱۰ طاعتى را مثوبتى عنداللّه ، مقرّر و در نامه مآل او به خامه تقرير ، محرّر ۱۱ است ، پس هرگاه بعد از وقوع گناه ، به طاعت اللّه ۱۲ مشغول شود ، از رشّ ثواب آن عبادت ، غشّ عِقاب آن معصيت از صفحه صحيفه حال ۱۳ او شسته گردد كه «إنّ الحسنات يذهبن السّيئات »۱۴ و شك نيست در

1.. ف: ـ طاعتى .

2.. م: مشايعتى .

3.. ف: گناه .

4.. ف: آينه .

5.. ف: ـ صاحب .

6.. ف: آن سياه گردد .

7.. ف: نمايد .

8.. سوره مطففين ، آيه ۱۴ .

9.. ف: ديگر .

10.. ف: ـ هر .

11.. ف: مقرّر .

12.. ف: اله .

13.. ف: ـ حال .

14.. سوره هود ، آيه ۱۱۴ .

صفحه از 509