هدية الخير (بخش اول) - صفحه 476

عوض آن ۱ بدو عنايت فرمايد و يا نموّ است به حسب حال كه آن ، بركتى است كه حضرت اللّه تعالى در مال مُنفق خلق مى كند كه: «إذا أملقتم فتاجروا إلى اللّه بالصّدقة» ۲ و نيز صفتى در منفق پديد مى آيد ، از صفات حميده كه سخاست .
اكنون بايد كه بنده موسر ۳ اداى آن در وقت ، بر خود لازم دارد ۴ و امتثال فرمانى را كه موجب ربح دو جهانى است كه: «خلقكم لتربحوا عليّ لا لأربح عليكم» ۵ نصب العين گردانَد و يقين داند كه هرچه در دار دنياست ، جمله بر ممرّ سيل فناست و هرچه امروز در راه حق ۶ صرف كرد ، آن ذخيره سعادتى شد به جهت او در دارالقرار كه مقام اصلى و مقرّ حقيقى است و از خطر حوادث و زوال و تحوّل و انتقال ، ايمن گشت . پس استبدال ۷ حطام فانيه را به نعيم باقى عنايت توفيق و نهايت تحقيق شناسد كه ۸«ما عندكم ينفد و ما عند اللّه باقٍ » . ۹

نظم

فى المثل گر صد جهان است ، آنِ توآنچه بفرستى تو ، آن است آنِ تو
گر در اين ره ، بنده ، گر آزاده اىمى نبينى آنچه نفرستاده اى
چون تو در دنيا نگردى كار سازدر قيامت كِى شوى از اهل راز
و بايد كه زكات را باذل ۱۰ به نوعى به مستحق رسانَد كه از شايبه ريا مبرّا بوَد تا به محلّ قبول ، وصول يابد .

نظم

صدقه اى كالوده گردد با رياكى بود آن خير ، مقبول خدا؟
گر عمل خالص نباشد همچون زَرقلب ناقد را نيارد در نظر
و از منّت نهادن و ايذاء ، محترز باشد تا عبث و ضايع نماند كه: «لا تبطلوا صدقاتكم

1.. ف: ـ آن .

2.. نهج البلاغه ، حكمت ۲۵۸ ؛ عيون الحكم و المواعظ ، ص ۱۳۵ .

3.. ف: مؤمن سر .

4.. ف: ـ دارد .

5.. در مآخذ حديثى نيافتيم .

6.. ف: خدا .

7.. ف: استدلال .

8.. ف: ـ كه .

9.. سوره نحل ، آيه ۹۶ .

10.. ف: بذل .

صفحه از 509