41
فرهنگ نامه مسجد

۳۴.امام صادق عليه السلام :پيامبر صلى الله عليه و آله ، مسجدش را با خشت خام ساخت . چون مسلمانان بسيار شدند، گفتند: اى پيامبر خدا! كاش دستور مى دادى بر مسجد بيفزايند .
فرمود: « باشد » .
دستور داد بر آن افزودند و آن را به صورت يك خشت و نيم خشت ، بنا كرد . باز هم مسلمانان ، بسيار شدند و گفتند : اى پيامبر خدا ! كاش دستور مى دادى مسجد را بزرگ كنند.
فرمود: «باشد» .
دستور داد آن را بزرگ كردند و ديوار آن را با آجر يك در ميان افقى و عمودى ، بنا نمودند . سپس گرما بر آنان ، شدّت يافت. گفتند: اى پيامبر خدا! كاش دستور مى دادى سايه بانى بر مسجد مى ساختند .
دستور داد تا ستون هايى از تنه درخت خرما بر پا كنند . سپس چوب هاى پهن ، شاخ و برگ خرما و اِذخَر ۱ بر آن افكنند و در آن به سر بردند، تا آن كه باران باريد و از [ سقف ] مسجد بر آنان چكيد. گفتند: اى پيامبر خدا! كاش دستور مى دادى مسجد را گِل اندود كنند.
فرمود : « نه ! و سايه بانى همچون سايه بان موسى [كافى است]» .
چنان بود تا آن كه پيامبر خدا از دنيا رفت. ديوار مسجد پيش از آن كه سايه بان بر آن بزنند، به اندازه يك قامت بود. هر گاه كه سايه به اندازه يك گز ـ كه به اندازه آغل بُز بود ـ مى رسيد، نماز ظهر را ، و چون سايه دو برابر آن مى شد ، نماز عصر را مى خواند .

۳۵.صحيح البخارى ـ به نقل از عبد اللّه بن عمر ـ :مسجد [پيامبر صلى الله عليه و آله ] در زمان پيامبر خدا با خشت بنا شده بود و سقفش از شاخه بى برگ نخل و ستون هايش تنه درخت خرما بود . ابو بكر ، چيزى بدان نيفزود ؛ امّا عمر آن را توسعه داد و بر همان بنيانش ـ كه در زمان پيامبر خدا بود ـ با خشت خام و شاخه هاى نخل و ستون هاى چوبى ساخت . سپس عثمان ، افزايش بسيارى در آن پديد آورد و ديوارش را با سنگ هاى نقشدار و گچبُرى ، و ستون هايش را با سنگ هاى نقشدار ، و سقفش را با چوب ساج ، بنا كرد .

1.نوعى گياهِ خشك سبز، گورگياه ( فرهنگ لاروس ) .


فرهنگ نامه مسجد
40

۳۴.الإمام الصادق عليه السلام :إِنَّ رَسُولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله بَنى مَسجِدَهُ بِالسَّميطِ ، ثُمَّ إنَّ المُسلِمينَ كَثُروا فَقالوا : يا رَسولَ اللّهِ لَو أمَرتَ بِالمَسجِدِ فَزيدَ فيهِ ، فَقالَ : نَعَم فَأَمَرَ بِهِ فَزيدَ فيهِ وبَناهُ بِالسَّعيدَةِ ، ثُمَّ إنَّ المُسلِمينَ كَثُروا فَقالوا : يا رَسولَ اللّهِ لَو أمَرتَ بِالمَسجِدِ فَزيدَ فيهِ ، فَقالَ : نَعَم فَأَمَرَ بِهِ فَزيدَ فِيهِ وبَنى جِدارَهُ بِالاُنثى وَالذَّكَرِ ، ثُمَّ اشتَدَّ عَلَيهِمُ الحَرُّ فَقالوا : يا رَسولَ اللّهِ لَو أمَرتَ بِالمَسجِدِ فَظُلِّلَ ، فَقالَ : نَعَم فَأَمَرَ بِهِ فَاُقيمَت فيهِ سَوَاري مِن جُذوعِ النَّخلِ ثُمَّ طُرِحَت عَلَيهِ العَوارِضُ وَالخَصَفُ وَالإِذخِرُ فَعاشوا فيهِ حَتّى أصابَتهُمُ الأَمطارُ فَجَعَلَ المَسجِدُ يَكِفُ عَلَيهِم ، فَقالوا : يا رَسولَ اللّهِ لَو أمَرتَ بِالمَسجِدِ فَطُيِّنَ ، فَقالَ لَهُم رَسولُ اللّه صلى الله عليه و آله : لا عَريشٌ كَعَريشِ موسى عليه السلام فَلَم يَزَل كَذلِكَ حَتّى قُبِضَ رَسولُ اللّه وكانَ جِدارُهُ قَبلَ أن يُظَلَّلَ قامَةً ، فَكانَ إذا كانَ الفَيءُ ذِراعاً وهُوَ قَدرُ مَربِضِ عَنزٍ صَلَّى الظُّهرَ وإِذا كانَ ضِعفَ ذلِكَ صَلَّى العَصرَ . ۱

۳۵.صحيح البخاري عن عبداللّه بن عمر :إنَّ المَسجِدَ كانَ عَلى عَهدِ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله مَبنِيّاً بِاللَّبنِ وسَقفُهُ الجَريدَ وعُمُدُهُ خَشَبَ النَّخلِ ، فَلَم يَزِد فيهِ أبوبَكرٍ شَيئا وزادَ فيهِ عُمَرُوبَناهُ عَلى بُنيانِهِ في عَهدِ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله بِاللَّبنِ وَالجَريدِ وأعاد عُمُدَهُ خَشَباً ، ثُمَّ غَيَّرَهُ عُثمانُ فَزادَ فيهِ زِيادَةً كَثيرَةً وبَنى جِدارَهُ بِالحِجارَةِ المَنقوشَةِ وَالقصّةِ ، وجَعَلَ عُمُدَهُ مِن حِجارَةٍ مَنقوشَةٍ و سَقفَهُ بِالسّاجِ . ۲

1.الكافي : ج ۳ ص ۲۹۵ ح ۱ ، تهذيب الأحكام : ج ۳ ص ۲۶۲ ح ۷۳۸ ، معاني الأخبار : ص ۱۹۵ نحوه كلّها عن عبد اللّه بن سنان ، بحار الأنوار : ج ۸۴ ص ۱۰ ح ۸۵ .

2.صحيح البخارى : ج ۱ ص ۱۱۵ ح ۴۳۵ ، سنن أبي داوود : ج ۱ ص ۱۲۳ ح ۴۵۱ نحوه ، مسند ابن حنبل : ج ۲ ص ۴۸۷ ح ۶۱۴۷ ، صحيح ابن خزيمة : ج ۲ ص ۲۸۲ ح ۱۴۲۴ كلاهما عن عبد اللّه ، السنن الكبرى : ج ۲ ص ۶۱۴ ح ۴۲۹۴ .

  • نام منبع :
    فرهنگ نامه مسجد
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1387
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 92728
صفحه از 279
پرینت  ارسال به