مَراغى ۱ و علّامه طباطبايى ، ۲ آفرينش ابتدايى آدم را از خاك (برخلاف فرضيّه تكامل) با آيات قرآن ، منطبق دانسته اند . برخى ديگر نيز آن را با قرآن ، سازگار دانسته اند . ۳ پاره اى نيز به طور ضمنى ، نظريّه تكامل را پذيرفته و كوشيده اند آن را فى الجمله ، با قرآن ، تطبيق دهند . ۴
علّامه طباطبايى مى گويد :
ممكن است برخى براى اثبات فرضيّه تكامل ، به آيه «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى ءَادَمَ وَنُوحًا وَءَالَ إِبْرَ هِيمَ وَءَالَ عِمْرَ نَ عَلَى الْعَــلَمِينَ»۵ استدلال كنند ، بدين سان كه «اصطفى» به معناى برگزيدنِ نخبه هر چيزى است و برگزيدن آدم ، در صورتى است كه در زمان وى ، افرادى به عقل ، مجهّز نبوده اند و خداوند ، آدم را از ميان آنان برگزيده و به عقل ، مجهّز كرده است . در نتيجه ، آدم با جهش خدايى از يك نوعِ جنبنده ، به نوعى ديگر منتقل شده است . آن گاه ، نسل او فزونى گرفت و نسل انسان ناقص اوّلى ، رو به نقصان نهاد تا منقرض گرديد ؛ امّا با توجّه به كلمه «الْعَــلَمِينَ» كه بر سر آن ، «ال» آمده و افاده عموم مى كند ، مقصود ، اين است كه آدم ، نوح ، آل عمران و آل ابراهيم ، بر تمام معاصران خويش و آيندگان ، برترى داشته و از ميان آنان برگزيده شده اند ، با اين تفاوت كه برگزيدگى آدم عليه السلام فقط بر آيندگان است ، و در آيه ، هيچ دليلى بر گزينش آدم از
1.تفسير المراغى : ج ۳ ص ۱۷۳ .
2.الميزان فى تفسير القرآن : ج ۴ ص ۱۴۳ ـ ۱۴۴ و ج ۱۶ ص ۲۵۵ ـ ۲۶۰ .
3.آدم و حوا : ص ۵۹ ؛ خلقت انسان در قرآن : ص ۸ .
4.البحث حول نظرية التطوّر : ص ۲۲ ـ ۴۳ .
5.آل عمران : آيه ۳۳ .