پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله (2) - صفحه 21

بالمآل ، صحبت ايشان منتهى شد به معنى لفظ «فارْقَليطا» در سريانى و «پيركلوطوس» در يونانى كه يوحنّا ، صاحب انجيل چهارم ، آمدن او را در باب 14 و 15 و 16 از جناب عيسى عليه السلام نقل نموده است كه آن جناب فرمودند : «بعد از من ، فارقليطا خواهد آمد».
پس گفتگوى ايشان در اين باب ، بزرگ شد و جدال ايشان به طول انجاميد. صداها بلند و خشن شد و هر كسى در اين باب ، رأى على حده داشت و بدون تحصيل فايده از اين مسئله ، منصرف گرديده، متفرّق گشتند. پس حقير نيز نزد قسّيس مراجعت نمودم. قسّيس گفت: اى فرزند روحانى! امروز در غيبت من ، چه مباحثه و گفتگو مى داشتند . حقير ، اختلاف قوم را در معناى لفظ فارقليطا از براى او تقرير و بيان نمودم و اقوال هر يك از تلامذه را در اين باب ، شرح دادم . از من پرسيد كه : قول شما در اين باب چه بود؟ حقير گفتم : مختار فلان مفسّر و قاضى را اختيار كردم . قسّيس گفت : تقصير نكرده اى ؛ ليكن حقّ واقع ، خلاف همه اين اقوال است؛ زيرا كه معنا و تفسير اين اسم شريف را در اين زمان به نحو حقيقت ، نمى دانند ، مگر راسخان در علم ، و از آنها نيز اندك!
پس حقير ، خود را به قدم هاى شيخ مدرّس انداخته و گفتم : اى پدر روحانى! تو از همه كس بهتر مى دانى كه اين حقير از بدايت عمر تاكنون ، در تحصيل علم، كمال انقطاع و سعى را دارم و كمال تعصّب و تديّن را در نصرانيّت دارم و بجز در اوقات صلات و وعظ ، تعطيلى از تحصيل و مطالعه ندارم . پس چه مى شود اگر شما احسانى نماييد و معنى اين اسم شريف را بيان فرماييد؟
شيخ مدرّس ، به شدّت گريست . بعد گفت : اى فرزند روحانى! واللّه تو اعزّ ناسى در نزد من و من ، هيچ چيز را از شما مضايقه ندارم و اگر چه در تحصيل معناى اين اسم شريف ، فايده بزرگى است ؛ وليكن به مجرّد انتشار معناى اين اسم ، متابعان مسيح ، من و تو را خواهند كُشت ، مگر اين كه عهد نمايى در حال حيات و ممات من ، اين معنا را اظهار نكنى ، يعنى اسم مرا نبرى ؛ زيرا كه موجب صدمه كلّى است ، در حال حيات از براى من ، و بعد از مَمات ، از براى اقارب و تابعان من ، و دور نيست كه

صفحه از 53