پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله (2) - صفحه 26

بعد گفت : اى فرزند روحانى! بدان كه علما و مفسّرين و مترجمين مسيحيّه ، قبل از ظهور حضرت محمّد صلى الله عليه و آله اختلافى نداشتند كه به معناى احمد و محمّد است. بعد از ظهور آن جناب ، قسّيسين و خلفا، تمامى تفاسير و كتب لغت و ترجمه ها را از براى بقاى رياست خود و تحصيل اموال و جلب منفعت دنيويّه ، و عناد و حسد و ساير اغراض نفسانيّه ، تحريف و خراب نمودند و معنى ديگر از براى اين اسم شريف ، اختراع نمودند كه آن معنى ، اصلاً و قطعا مقصودِ صاحب انجيل نبوده و نيست . از سبك و ترتيب آياتى كه در اين انجيل موجوده حاليّه است ، اين معنا در كمال سهولت و آسانى معلوم مى گردد كه وكالت و شفاعت و تعزّى و تسلّى ، منظور صاحب انجيل شريف نبوده و روحِ نازل در يوم الدار ۱ نيز منظور نبوده ؛ زيرا كه جناب عيسى عليه السلام آمدن فارقليطا را مشروط و مقيّد مى نمايد به رفتن خود و مى فرمايد : تا من نروم ، فارقليطا نخواهد آمد ؛ ۲ زيرا كه اجتماع دو نبى مستقل صاحب شريعت عامّه در زمان واحد ، جايز نيست! به خلاف روح نازل در يوم الدار كه مقصود از آن ، روح القُدُس است كه او با بودن جناب عيسى و حواريّون، از براى آن جناب و حواريّون ، نازل شده بود .
مگر فراموش كرده قول صاحب انجيل اوّل ۳ را در باب سوم از انجيل خود كه

1.مقصود از آن ، روز پنطيكاست . معروف است كه به عقيده مسيحيان ، در آن روز ، روح القدس به شدّت هر چه تمام تر مانند وزش بادى به حواريان نازل شده و فارقليطاى موعود را هم به همان روز ، تفسير كرده اند (اعمال رسولان باب ۲ : ۱ - ۱۲) .

2.انجيل يوحنّا باب ۱۶ : ۷ .

3.مقصود از انجيل اول ، همان انجيل متّى است كه در باب سوم ، داستان تعميد دادن يحيى عليه السلام تمام يهوديه و فريسيان و صدوقيان را نقل مى كند و در آخر آيه ۱۶ تعميد عيسى عليه السلام را بيان مى كند و در آيه ۱۷ مى گويد : «امّا عيسى چون تعميد يافت ، فورا از آب برآمد كه در ساعت ، آسمان بر وى گشاده شد و روح خدا را ديد كه مثل كبوترى نزول كرده ، بر وى مى آيد». امّا خود تعميد، يكى از آيين هاى هفتگانه مقدّس كليسا و از جمله فرايض بزرگ مسيحيت به شمار مى آيد ، و آن ، دو نوع غسل است : ۱ . تعميد اموات ، ۲ . تعميد مقدّس ، كه با تشريفات مخصوص از طرف كليسا با حضور كشيش بزرگ و خواندن ادعيه خاص با آبى كه به اسم «تثليث الوحده» مقدّس شده ، درباره كسى كه مى خواهد وارد جامعه مسيحى بشود ، انجام مى گيرد تا شخص تعميد يافته از نجاست و ناپاكى، طهارت يابد و در خاتمه مراسم، كليساى پروتستان مى گويد : «خداوند ، گناهان تو را ببخشد !»؛ ولى كليساى كاتوليك مى گويد : «گناهان تو را بخشيدم» . تعميد در عهد جديد ، به مانند ختنه در عهد عتيق ، نسبت شخص را با كليساى مسيح عليه السلام معيّن مى كند. بسيارى از مسيحيان معتقدند كه تعميد اطفال مؤمنان ، واجب است و كاتوليك ها مى گويند : اگر طفلى قبل از تعميد بميرد ، از سعادت اخروى محروم خواهد بود (تاريخ اصلاحات كليسا : ص ۶۰) و اين عقيده با تصريح انجيل متّى درباره بچّه هاى تعميد نيافته ، تضاد دارد : «بچّه هاى كوچك را بگذاريد و از آمدن نزد من (عيسى) ايشان را منع نكنيد ؛ زيرا ملكوت آسمان ، از مثل اينهاست» (انجيل متّى : باب ۱۹، آيه ۱۴) . جمال الدين مسيحى در نزاعى مزگانى : (ص ۴۷) مى گويد : «براى ورود به كليساى حقيقى ، غسل تعميد كافى نيست ؛ بلكه غسل روح القدس لازم است» . نصرانى ها براى تعميد در آب رود اردن ، ارزش بيشترى قائل اند، چون متّى مى گويد : يحيى ، تعميد دهنده مسيح را در آن جا تعميد داد (انجيل متّى : ۳ : ۱۵) علاّمه يحيى نورى مى گويد : محقّقان عقيده دارند كه مسيحيان ، اين سنت را از آيين هندو گرفته اند (اسلام و عقايد و آراء بشرى : ص۴۶۴) .

صفحه از 53