۲.ابوعبدالله، حسين بن محمد بن عامر اشعري؛ راوي تفسير گويد:
اخبرنا الحسين بن محمد بن عامر، عن المعلي بن محمد البصري، عن ابن ابيعمير، عن ابي جعفر الثاني( في تفسير قوله تعالي:يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ۱ .و ۲
۳.ابو علي محمد بن ابيبکر همام بن سهيل بغدادي کاتب (م ۳۳۶ق)؛ راوي تفسير گويد:
حدثنا محمد بن همام، قال:ابو علي محمد بن ابيبکر همام بن سهيل بغدادي کاتب (م 336ق)؛ راوي تفسير گويد:
حدثنا محمد بن همام، قال: حدثنا جعفر بن محمد بن مالک، قال: حدثنا القاسم بن الربيع، عن محمد بن سنان، عن عمار بن مروان، عن منخل، عن جابر، عن ابي جعفر( في قوله تعالي: فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّـهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ۳ .و ۴
شيخ آقا بزرگ تهراني در کتاب خود اسامي گروهي ديگر از کساني را که جامع تفسير از ايشان روايت کرده، آورده است. در اينجا به نام برخي از آنها اشاره ميشود:
1. ابوالحسن علي بن حسين سعدآبادي قمي، روايتکننده از احمد بن ابوعبدالله برقي،
2. شيخ ابوعلي احمد بن ادريس بن احمد اشعري قمي (م 306ق)،
3. شيخ ابوعبدالله محمد بن احمد بن ثابت، روايتکننده از حسن بن محمد بن سماعه (م 263ق)،
4. ابو جعفر محمد بن عبدالله بن جعفر حميري قمي، روايتکننده کتاب قربالاسناد از پدرش،
5. محمد بن ابوعبدالله، ابوالحسين محمد بن عون اسدي (م 312ق)، از مشايخ کليني،
6. حُميد بن زياد نينوايي (م 310ق)، از مشايخ کليني،
7. حسن بن علي بن مهزيار، از پدرش علي،
8. ابوالقاسم حسني، روايتگر تفسير الفرات از مؤلف آن فرات و علي بن ابراهيم همعصر بودند،
و...
گفتني است که در ميان روايات علي بن ابراهيم ـ که در کتاب الکافي و کتابهاي ديگر نقل شده ـ روايتي به نقل از افراد ياد شده به چشم نميخورد. ۵ اين نکته دليلي بر اين ادعاست که راوي تفسير از اين مشايخ، بدون واسطة علي بن ابراهيم، روايت کرده است.
توثيق کساني که در اسناد تفسير واقع شدهاند
برخي از عالمان رجال، بر اساس آنچه در ابتداي تفسير القمي آمده، تمامي کساني را که در اسناد روايات منتهي به معصومان( اين تفسير واقع شدهاند، توثيق کردهاند. در مقدمة کتاب آمده است:
1.وره مائده، آيه۱.
2.تفسير القمي، ج۱، ص۱۶۸.
3.سوره نور، آيه۳۶.
4.فسير القمي، ج۲، ص۷۹.
5..ک: الذريعة، ج۴، ص۳۰۲ـ۳۰۷.