سرچشمه های احاديث - صفحه 45

أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرَوا اللّـهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللّـهَ تَوَّاباً رَحِيماً . [9] و انّي اتيت نبيّک مستغفراً تائباً من ذنوبي و انّي اتوجه بک الي الله ربي و ربک ليغفرلي ذنوبي. 1
اشکال ما در بند سوم است؛ جار و مجرور «بالحکمة و الموعظة الحسنة» با فعل نزديک آن «اتاک اليقين» ارتباط معنايي ندارد؛ ارتباط معنايي اين عبارت با فعل «عبدت» هم چندان وثيق نيست و دشوار است که اين جار و مجرور را متعلق به اين فعل بدانيم. مرحوم علامه مجلسي در مراة العقول در توضيح «بالحکمة» مي‌فرمايد:
حال عن فاعل (عبدت)، او (جاهدت)، و الاول اقرب لفظاً، والثاني معني. 2
مرحوم ملا محمدتقي مجلسي در روضة‌المتقين جار و مجرور را متعلق به «بلّغت» دانسته است. 3
مرحوم فيض کاشاني در الوافي جار و مجرور را متعلق به سه فعل «بلّغت» و «نصحت» و «جاهدت» گرفته است، 4 ولي اين سؤال مطرح است که بر فرض درستي اين سخن، چرا بين فعل و متعلق آن فاصله افتاده است.
نگارنده براي پاسخ به اين گونه سؤالات در جستجوي روايات مشابه برآمده، دريافت که شبيه‌ترين زيارت به اين زيارت، زيارت پيامبرصلي الله عليه و آله در روز شنبه است.

نقل زيارت پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله در روز شنبه

مرحوم سيد بن طاووس در جمال‌الاسبوع زيارتي براي پيامبرصلي الله عليه و آله در روز شنبه نقل کرده که تقريباً همين زيارت است، با چند بند افزوده. در اينجا قسمت مشترک اين زيارت آورده شده، به تفاوت‌هاي مهم آنها اشاره مي‌شود:
[۱] أشهد ان لا اله الا الله لا شريک له.[۲] و أشهد أنّک رسوله و انّک محمد بن عبدالله.[۳] و أشهد انّک قد بلغت رسالات ربّک و نصحت لامتک و جاهدت في سبيل الله بالحکمة و الموعظة الحسنة و ادّيت الّذي عليک من الحق و انّک قد رؤفت بالمؤمنين و غلظت علي الکافرين و عبدت الله مخلصاً حتي اتاک اليقين.

1.الکافي، ج۴، ص۵۵۰، ح۱ (و به نقل از آن در التهذيب، ج۶، ص۵، ح۸؛ وسائل‌الشيعة، ج۱۴، ص۳۴۱، ح۱۹۳۵۳، باب ۶ از ابواب المزار، ح۱) و نظير آن در کامل‌الزيارات، ب۳، ح۱ (و به نقل از آن در بحارالانوار، ج۱۰، ص۱۵۰، ح۱۷)؛ مصباح المتهجد، ص۷۰۹ (و به نقل از آن در البلدالامين، ص۲۷۶ و مصباح الکفعمي، ص۴۷۲).

2.مرآة العقول، ج۱۸، ص۲۶۰.

3.روضة‌المتقين، ج۵، ص۳۲۶.

4.در حاشيه الکافي، ج۴، ص۵۵۰ اين مطلب به نقل از مرآة‌العقول ذکر شده، ولي چنين مطلبي در مرآة‌العقول ذکر نشده است، بلکه در الوافي، ج۱۴ (الجزء الثامن، القسم الثالث)، ص۱۳۴۹ آمده است، در ادامه کلام ايشان سخني آمده که پس از اين به آن اشاره خواهيم کرد.

صفحه از 59