ابن ابي الحديد در توضيح اين عبارت گويد:
کلعقة لاعق مثل يضرب للشيء الحقير التافه و يروي بضمّ اللام و هي ما تأخذه الملعقة.۱
نظير اين عبارت در کلام ديگر شارحان نهجالبلاغه هم ديده ميشود. ۲
روايات ديگري هم که اين واژه را در برداشت، تأييدگر اين معنا بود؛ از جمله در حديثي ميخوانيم:
فالويل الطويل لمن باع ثواب معاده بلعقة لم تبق، و بلعسة لم تدم.۳
و يا در روايت ديگر، در وصف دنياي بيارزش ظالمان اهلبيت ميخوانيم:
و هل هي الا کلعقة الآکل و مذقة الشارب و خفقة الوسنان، ثم تلزمهم المعرّات خزياً في الدنيا و يوم القيامة يردون الي اشدّ العذاب؟۴
با اين همه، هنوز لطافت کلام امام( به درستي درک نشده بود تا به سرچشمه حديث فوق برخورد شد.
سرچشمه حديث
در خطبهاي از نهجالبلاغهدر مذمّت دنيا آمده است:
قد تصافيتم علي رفض الآجل و حبّ العاجل و صار دين احدکم لعقة علي لسانه.۵
ابن ابي الحديد در توضيح اين روايت آورده که فرزدق اين سخن را از حضرت گرفته و هنگامي که از عراق آمده و حسين بن علي از وي از مردمان پرسيد، در پاسخ گفت:
اما قلوبهم فمعک، و امّا سيوفهم فعليک، و الدين لعقة علي السنتهم، فاذا امتحصوا قلّ الديانون. ۶
در اين سخن خلطي رخ داده و سخن فرزدق با سخن امام( در هم آميخته است. در کشف الغمة به نقل از فرزدق گويد:
حسين( در هنگام بازگشتم از کوفه با من ملاقات کرد و گفت: اي ابا فراس، در پشت سرت چه خبر است؟ گفتم: راست بگويم؟ گفت: راستي را خواهانم. گفتم: «اما القلوب فمعک، امّا
1.شرح ابن ابي الحديد، ج۱۶، ص۴.
2.اختيار مصباح السالکين، ص۵۰۲؛ حدائق الحقائق، ج۲، ص۴۴۷؛ شرح نهجالبلاغه ابن ميثم، ج۴، ص۴۴۸؛ شرح عبده بر نهجالبلاغه، ج۳، ص۴۱ (التشبيه في السهولة و سرعة الانتهاء) و...
3.الکافي، ج۸، ص۴۲، ح۸ (و به نقل از آن در بحارالانوار، ج۷۷، ص۳۶) و نيز ر.ک: اعلام الدين، ص۲۲۰؛ مجموعه ورام، ج۲، ص۴۶.
4.الکافي، ج۸، ص۳۰؛ مجموعه ورام، ج۲، ص۴۱ (و نيز ر.ک: بحارالانوار، ج۳۴، ص۲۳۰).
5.نهجالبلاغة، خ۱۱۳ (صبحي صالح)؛ خ۱۱۲ (ابن ابي الحديد، فيضالاسلام و مؤسسه نشر اسلامي)؛ خ۱۰۹ (عبده)، و نيز در غررالحکم، ص۱۲۳ با عبارت «قد صار دين احدکم...» قطعهاي از روايت آمده است.
6.شرح نهجالبلاغة، ج۷، ص۲۴۹.