جستاری در کنيه و فرهنگ عربی اسلامی - صفحه 102

1 ـ 3 ـ 3. کنيه نهادن در کودکي

چنان‌که گذشت، موضع اسلام و ائمه نسبت به کنيه مثبت و مؤيد و بلکه مشوق بوده است، و به انتخاب کنيه‌هاي نيکو در کنار اسم نيکو سفارش شده است. نمونه‌اي از آن را در روايتي از امام محمد باقر( مي‌بينيم که فرمود:
إنا لَنَکْني أولادَنا في صِغَرهم مخافةَ النَبْز أنْ يَلحَق بِهم.۱
و از اين روي، بدان در استحباب کنيه‌گذاردن بر فرزندان استشهاد و استناد کرده‌اند و دليل استحباب را بر اساس روايت فوق جلوگيري از نبز دانسته‌اند و نبز را با توجه به آيه وَلاَ تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ۲ القاب بد و ناپسند معنا کرده‌اند. ۳
در مورد کنيه‌گذاردن بر فرزند صغير در صحيحين از أنس بن مالك نقل است که گفت:
پيامبر خوش‌اخلاق‌ترين مردمان بود، من برادر تازه از شير گرفته‌اي داشتم که به او أبو عمير مي‌گفتند: و پيامبر هرگاه مي‌آمد، او را با يا أبا عمير خطاب مي‌کرد... ۴ و او را در اوان کودکي به کنيه مي‌خواند.
در همين باب، علاوه بر احاديث، ابياتي منسوب به امام علي( هم جلوه مي‌کند:


نحن الکرام بنو الکراموطفلنا في المهد يُکني
إنـا إذا قعــد اللـــئامعلي بسـاط العـزّ قمنا۵

2 ـ 3 ـ 3. كنيه بر زنان

در سنن أبي داود و ديگران هم از عايشه نقل است که گفت:
روزي نزد پيامبر شکايت برد که يا رسول الله همه دوستان من کنيه دارند و من نه. حضرت فرمود: فاكتني بابنك عبدالله يعني (عبدالله بن الزّبير). او پسر خواهرش أسماء بود، و لذا عايشه أمّ عبد الله کنيه يافت. ۶
همچنان‌که اگر به ميان ائمه هم نگاهي افکنيم، حضرت فاطمه زهرا را «أم الأئمه» و «أم أبيها» مي‌خوانيم. به نظر مي‌رسد وضوح آن، مجال توضيح و بسط بيشتر را باقي نمي‌گذارد.

3ـ3ـ3. استحباب کنيه گرفتن مرد به نام فرزند و فرزند ارشد

از امام جعفر صادق( نقل است که فرمود:
من السنّة و البرّ أن يكنى الرجل باسم ابنه؛۷

1.الکافي، ج۶، ص۱۹، ح۱۱.

2.سوره حجرات، آيه۱۱.

3.مسالک الأفهام، ج‌۸، ص۳۹۷.

4.صبح الأعشي في صناعة الإنشاء، ج ۵، ص۴۰۹.

5.ديوان الامام علي(، قافية النون، ص۱۳۸.

6.صبح الأعشي في صناعة الإنشاء، ج ۵، ص، ۴۰۹.

7.الكافي، ج‌۲، ص‌۱۶۲، ح۱۶.

صفحه از 109