گام‌های شکل‌ گيری نخستين مکتب حديثی شيعه - صفحه 136

طوسي تضعيف شده و راهي براي توثيق وي نيست ۱ ، و يا توسط محمدبن كثير ثقفى، شاگرد ديگر مفضل ۲ است. به عقيده برخي محققان اين جريان پيوند دو نظريه غالي‌گرا از غلات كيساني در اوايل قرن دوم بوده است و بنيان‌گذار اين تفكر در اصل أبو الخطاب أسدي (ت 138ق)، رئيس خطابيه است كه اين جريان فكري توسط مفضل بن عمر به صورت مفوضه درآمد. ۳
اصطلاح غلات در كتب رجال و روايي براي مفوضه نيز به كار رفته است، اما اين گروه همچنان در داخل مذهب تشيع باقي ماندند و به اصطلاح غلات درون گروهي بودند. آنان در تعبيرات رجالي با الفاظي چون «اهل الارتفاع في مذهبه»، «في حديثه ارتفاع»، «مرتفع القول» يا «فيه غلو و ترفّع» ممتاز شده‌اند. اين تعبيرات نشان از بلندپروازي و تندروي در مقام ائمه عليهم السلام دارد، ولي به مرحله الوهيت براي ائمه عليهم السلام نرسيده‌اند. گاه، به صراحت، غلات از مفوضه تمييز داده شده و در كنار هم به كار رفته‌اند: در روايتي آمده است:
الغلاة كفار و المفوضة مشركون. ۴
شيخ مفيد نيز در اوائل المقالات در بحث عدم علم امام بر غيب مي‌نويسد:
همه اماميه، جز تعداد اندکي، همچون مفوّضه و غالياني که به راه آنان رفتند، در اين قول با من هم‌نوا هستند. ۵
كه موضع درون گروهي بودن مفوضه را در برابر جدايي كامل غلات نشان مي‌دهد.
مهم‌ترين ديدگاه منسوب به مفوّضه «تفويض» است. علامه مجلسي چندين معنا درباره تفويض عنوان کرده است ۶ که مي‌توان همه اين معاني را در دو قسم جاي داد: يكي تفويض امر خلق و رزق، و دوم تفويض امر دين و سياست و هر يك از اين دو، خود به دو قسم تفويض مطلق و مقيد تقسيم مي‌شود. به طور خلاصه، خالق و صانع و شارع اساسي همه امور خداي متعال است و آيات قرآن فراوان به اين امر اشاره دارند و ائمه عليهم السلام خود را از تفويض بدين معنا مبرا دانسته‌اند ۷ .
اما تفويض، به معناي مقيد، بدين معناست كه ائمه عليهم السلام چيزي از خداوند متعال بخواهند و خداوند در اجابت آنان، امري را براي آنان محقق نمايد. اين موضوع در پاسخ ولي‌عصر عليه السلام به اختلاف شيعيان مورد تأييد قرار گرفت كه خداوند خالق اجسام و مقسم روزي‌هاست، اما ائمه عليهم السلام از خدا مي‌خواهند و اوست كه مي‌آفريند و روزي مي‌دهد، تا آنها را اجابت كند و حق آنها را بزرگ بشمارد. ۸

1.معجم الرجال، ج۱۷، ص۱۶۹.

2.اختيار معرفة الرجال، ج۲، ص۶۱۲، ش۵۸۳.

3.مکتب در فرايند تکامل، ص۳۷ ـ ۳۸.

4.عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج۱، ص۲۱۶.

5.«وعلي قولي هذا جماعة أهل الامامة إلا من شذّ عنهم من المفوّضة و من انتمي إليهم من الغلاة»: ( اوائل المقالات، ص۶۷).

6.بحارالانوار، ج۲۵، ص۳۴۷ ـ ۳۵۰.

7.شبهة الغلو عند الشيعة، ص۱۶۳.

8.الغيبة (طوسي)، ۱۴۱۱، ص۲۹۴.

صفحه از 138