گام‌های شکل‌ گيری نخستين مکتب حديثی شيعه - صفحه 115

حضرت موسى عليه السلام در شهر دو مرد را با هم در زد و خورد يافت، يكى از پيروان او و ديگرى از دشمنانش [بود].
در اصطلاح، شيعه به هر كس كه ولايت علي عليه السلام و اهل‌بيت او را پذيرفته، گفته مي‌شود. ۱ شهرستاني تعريف كاملي از شيعه به دست مي‌دهد:
شيعه كساني هستند كه از علي پيروي كردند و معتقد به امامت و خلافت وي هستند و اين امامت را از طريق نص و وصيت، جلي يا خفي، مي‌دانند. شيعه معتقدند كه امامت از فرزندان علي خارج نمي‌شود و اگر چنين شد، يا به دليل ظلم ديگران است و يا امام تقيه كرده است. امامت قضيه مصلحتي نيست كه به اختيار مردم باشد و آنان امام را نصب كنند، بلكه امامت از اصول و اركان دين است و بر پيامبران شايسته نيست كه از آن اغفال كنند يا آن را به مردم واگذارند. از اعتقادات عام شيعيان وجوب تعيين امام و تنصيص بر امامت، عصمت انبياء و ائمه از همه كباير و صغاير، تولى و تبري در قول و فعل و عقد، مگر در حال تقيه است. ۲
در اين‌باره كه آغاز پيدايش شيعه، به عنوان پيروان امام علي عليه السلام، از چه زماني است، نظريات گوناگوني بيان شده است ۳ . شيعيان، اغلب ظهور اين مذهب را به وفات پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم و حتي زمان حيات آن حضرت مي‌دانند. سعد قمي مي‌نويسد:
اولين فرقه از فرق اسلامي فرقه شيعه است كه پيروان علي‌بن ابي‌طالب در زمان حيات پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و بعد از آن بودند و آنان به دلبستگي به علي عليه السلام و قول به امامت معروف هستند.
وي اولين شيعيان را چنين برمي‌شمرد: مقداد بن أسود، عماربن ياسر، أبوذر وسلمان ۴ . يعقوبي در تاريخ خود از تعدادي نام مي‌برد كه از بيعت با ابوبكر سرباز زدند و به علي عليه السلام تمايل داشتند: عباس بن عبدالمطلب، فضل بن عباس، زبير بن عوام، خالد بن سعيد، مقداد بن عمرو، سلمان فارسي، أبوذر غفاري، عماربن ياسر، براء بن عازب و أبيّ بن كعب. ۵ روايات مربوط به ظهور تشيع در زمان رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم آن‌قدر زياد است كه سيد حامد حسين كتاب مشهور خود، عبقات الأنوار را از آن پر كرده است ۶ . در كتاب الدرجات الرفيعة في طبقات الشيعة بسياري از صحابه‌اي كه به امير مؤمنان علي عليه السلام إرادت و علاقه داشته‌اند، جمع‌آوري شده‌اند. ۷
بايد توجه داشت كه ذكر الفاظي همانند «شيعة علي» در سخنان پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم به معناي شيعه اصطلاحي نيست، بلكه لفظ «شيعة» در زمان آن حضرت و حتي تا مدت‌ها بعد، به معناي لغوي آن به

1.مقدمه ابن خلدون، ص۱۹۰.

2.الملل والنحل، ج۱، ص‌۱۴۶ـ۱۴۷.

3.نشأة التشيع، ص۲۵ـ ۷۸؛ الشيعة في التاريخ، ص۳۹ـ۴۴.

4.المقالات والفرق، ص۱۵.

5.تاريخ يعقوبي، ج۲، ص۱۲۴.

6.أصل الشيعة وأصولها، ص۱۹۲.

7.الدرجات الرفيعة في طبقات الشيعة، ص۴۱ـ ۴۵۲.

صفحه از 138