منازعات درباره جايگاه حديث در اسلام - صفحه 191

سموئل بن يحيي المغربي (م 558ق) کتابي با عنوان إفحام اليهود حاوي اطلاعاتي گسترده دربارة کتب علماي يهود به رشتة تحرير درآورد. ۱ ظاهراً اين کتاب منبع و مأخذ کتب اسلامي براي اطلاع از ميشنا و تلمود (يعني نگاشته‌هاي فقهي غيررسمي يهود) بوده است. ۲
با اين همه، سردرگمي و حيرت نسبت به ماهيت ميشنا در دوره‌هاي بعد نيز از ميان نرفت. مَقريزيِ دانشمند (م 845ق) ميشناي اصلي را تفسيري بر تورات مي‌داند که موسي نگاشته و هر حکمراني يک نسخه از آن براي خويش داشته است. ۳ بعد از نابودي اين نُسَخ، هيلّل و شمّاي کتاب ميشناي جديدي را در تيبرياس (Tiberias) جايگزين آن کردند که شامل احکام فقهي تورات در شش بخش بود. النوسي (هاناشي) از اعقاب داوود، اين کتاب را تنظيم کرد و يکي از نوادگان هيلّل، به نام يهودا، کار ناتمام وي را به پايان رسانيد. اين نسخه داراي بسياري از بخش‌هاي ميشناي قديمي موسي، به علاوة اضافاتي از نويسندگان بعدي بود. سپس تلمود به وجود آمد. عانانِ قرايي (Karaite) اظهار کرد که وي کتاب‌هاي معتبر فقهي يهود را با نسخه‌اي موثق از ميشناي اصلي موسي مقابله کرده است؛ اين کتاب، کتاب قانون Karaites بود. ۴
واژة مَثنَاة ـ که در احاديث به کار رفته بود و مترادف با ميشنا استعمال مي‌شد ـ خيلي زود کاربرد خود را از دست داد. پيش‌تر واژة جمع «مثاني» (همراه با تعبير قرآني «السبع المثاني») از آن مشتق شده بود. ابن‌قيم الجوزية مطلب زير را از مجموعة حديثي حاکم نيشابوري (احتمالاً المستدرک علي الصحيحين) نقل مي‌کند: زبير بن باطاي يهودي مي‌گويد: «به تورات سوگند که من اوصاف او (پيامبر) را در توراتي که بر موسي وحي شده است، خوانده‌ام. من آن را در مثاني (تقريباً مترادف با کتب ميشناي متأخر) که خود تأليف کرده‌ايم، نخوانده‌ام». ۵

1.متن را در اين کتاب مارتين شراينر مي‌توان يافت: Martin Schreiner, Monatsschrift für die Geschichte des Judenthums ۴۲ (۱۹۸۹), ۲۵۴.

2.مثلاً ابن‌قيم الجوزية در اثر جدلي خود ـ که در ادامه از آن نام خواهيم برد ـ مي‌گويد علماي يهود براي ايشان (يعني يهوديان) دو کتاب تأليف کردند: يکي را ميشنا ناميده‌اند که حاوي هشت هزار ورق بود و ديگري تلمود، که برابر با نصف بار قاطر بود: «فُقَهَائُهُم صَنَّفُوا لَهُم (لِليَهُودِ) کِتابَينِ أحَدهُما يُسَمَّي الميشنَا وَ مَبلَغُ حَجمِهِ نَحوُ ثَمان مئة ورقة وَ الثَّاني يُسَمَّي التَلمِودِ وَ مَبلَغُهُ قَرِيبٌ مِن نِصفِ حَملِ بَغلٍ».

3.ر.ک: سفر تثنيه، باب ۱۷، آيه۱۸. نيز مقالة من با عنوان «جدل‌هاي کلامي مسلمانان عليه أهل کتاب» در زير: “Ueber muhammedanische Polemik gegen Ahl al-kitâb”, ZDMG ۳۲ (۱۸۷۸), ۳۶۸.

4.خطط، ج۲، ص۴۷۵. Silvestre de Sacy, Chrestomathie arabe, I, ۱۴۸ff.; II, ۱۶۷ff. من بسيار اميدوارم که فرصت افزودن مطالبي در باب تازه‌ترين اطلاعات تلمودشناسي در نوشته‌هاي عربي را بيابم. در مصر امروز، برخي افراد علاقه خاصي به ترجمة تلفيقي از نوشته‌هاي رولينگ و ساير آثار اروپايي به زبان عربي نشان داده‌اند. مترجم (از زبان فرانسوي)، آقاي دکتر يوسف نصرالله اين موارد را در کتاب کوچکي با عنوان الکنز المرصود في قواعد التلمود گرد آورده است. يکي از حقوقدانان معاصر مصري به نام محمد حافظ صبري هم مجموعه‌اي مفصل با عنوان کتاب المقارنات و المقابلات منتشر ساخته که حاوي مقايسه‌اي تفصيلي و عميق ميان فقه کلاسيک اسلامي و حقوق جديد مصري از يک سو، با فقه و حقوق يهودي خاخامي (و از جمله با مراجعه به نُسَخ و تفاسير پساتلمودي) است.

5.هداية الحياري من اليهود و النصاري، ج۱۸، سطر ۴: «قد و التوراة قرأت صفاته في کتاب التوراة التي نزِّلَت علي موسي ليس في المثاني التي أحدثنا». برحسب اتفاق، متوجه شدم که يکي از منابع مؤلف اين کتاب در باب مطالب و اطلاعات عهدين، کتابي از ابن‌قتيبة بوده است (ص۶۵، سطر ۱۰؛ ص۷۶، سطر ۱۶). اين احتمالاً همان کتابي است که کارل بروکلمان در (Beitr?ge zur semitischen Sprachwissenschaft) ج۳، ص۴۶ به بعد، شماره‌هاي xxi-xxiii، براساس کتاب الوفاء ابن‌الجوزي، قطعاتي از آن را گردآوري کرده است [گلدتسيهر در اين‌جا اشتباه کرده؛ چه بروکلمان هيچ‌جا به چنين کتابي اشاره نکرده است (ويراستار)]. اين پرسش که منقولات فوق‌الذکر [در هدايةالحياري] متعلق به کدام کتاب ابن‌قتيبة است، با مراجعه به نقل قولي از ابن‌قيم الجوزية در همان کتاب (ص۹۶، سطر ۶) حل مي‌شود. در واقع، منبع اطلاعات ابن‌قيم در اين باب، کتاب الإسلام ابن‌قتيبة بوده است. [نه اثري به نام کتاب الإسلام از ابن‌قتيبة در دست است و نه هيچ مأخذ و منبع ديگري به اين نام اشاره کرده است. عنوان فوق تنها تيتر يکي از فصول يکي از آثار ابن‌قتيبة مي‌تواند باشد. در باب استفاده و نقل قول‌هاي ابن‌قتيبة از عهدين مقاله زير از ژرار لوکنت را ببينيد: G?rard Lecomte, “Les citations de l’Ancien et du Nouveau Testament dans l’oeuvre d? Ibn Qutayba,” Arabica ۵ (۱۹۵۸), ۳۴-۴۶. (ويراستار)]

صفحه از 194