سيری در کتاب الوافی - صفحه 198

التهذيب نيز روايات اصول را نياورده و تنها به احاديث فروع پرداخته است. علاوه بر آن، همان مشكلات الفقيه را در بر دارد. مرحوم طوسى، در اين كتاب، گاهى در مقام جمع روايات، توجيه هايى مى آورد كه بسيار بعيد به نظر مى رسد؛ گاه به تقطيع روايات مى پردازد، حال آن‌که مناسب بود در كنار هم ذكر شود. الاستبصار نيز گوشه اى از التهذيب است و همان كمبودها را داراست.
مرحوم فيض با تقدير از تلاش مؤلفان كتب اربعه، يادآور مى شود كه كسى تاكنون به نوشتن كتابى كه جامع اصول و فروع بوده و از نقايص فوق مبرا باشد، دست نزده است. از اين رو، من به اين كار دست يازيدم.

تبيين اجزاي وافي و تاريخ تحرير آن

کتاب الوافي داراى يك مقدّمه و چهارده كتاب و يك خاتمه است.
در هر كتاب، خطبه، ديباچه و خاتمه اى وجود دارد. چهارده كتاب الوافي عبارت‌اند از: 1. كتاب العقل و الجهل و التوحيد، 2. كتاب الحجّة، 3. كتاب الايمان و الكفر، 4. كتاب الطهارة و الزينة، 5. كتاب الصلوة و القرآن و الدعاء، 6. كتاب الزكوة و الخمس و المبرات، 7. كتاب الصوم و الاعتكاف و المعاهدات، 8. كتاب الحج و العمرة و زيارات المشاهد، 9. كتاب الامر بالمعروف و النهى عن المنكر و القضاء و الشهادات، 10. كتاب المعايش و المعاملات، 11. كتاب المطعم و المشرب و التجمّل، 12. كتاب النكاح و الطلاق و الولادة، 13. كتاب الموت و الارث و الوصية، 14. كتاب الروضة.
هر يك از اين كتاب ها، يك جزء مستقل به شمار مى رود. ۱ خاتمه الوافي نيز در بيان مشيخه صدوق و طوسى است.
تعداد باب‌هاى كتاب الوافي، بر طبق شمارش مرحوم آقا بزرگ، 273 باب و شماره احاديث آن به حدود پنجاه هزار حديث مى رسد. ۲ فيض الوافي را در صد و پنجاه هزار بيت تدوين نموده ۳ و در سال 1068ق آن را به اتمام رسانده است. مؤلف براى نوشتن اين اثر سترگ، نه سال و يكماه وقت گذاشته است. ۴
مرحوم فيض نام اين كتاب بزرگ را الوافي گذاشته است. خود در علت انتخاب اين اسم فرموده است:
سميته بالوافى لوفائه بالمهمات و كشف المبهمات؛
من آن را الوافي ناميدم؛ زيرا در زمينه آوردن روايات و مباحث مهم و نيز تبيين جمله هاى مبهم احاديث، حقّ مطلب را به طور كامل وفا نموده و به جاي آورده است. ۵

1.مرحوم فيض خود در اين باره مى گويد: كل جزء كتاب على حده. (الوافي، ج‌۱، ص‌۴۲).

2.الذريعة، ج‌۲۵، ص۱۳.

3.فهرست هاي خود نوشت فيض كاشاني، ص‌۷۴ و ۱۱۲.

4.الوافي، چاپ مرعشي، ج۳، خاتمه، ص۱۵۳.

5.همان، ج‌۱، ص‌۷.

صفحه از 210