سيری در کتاب الوافی - صفحه 201

4. بى نياز كردن محقق از مراجعه به اسناد در بسيارى از روايات

از آنجا كه فيض احاديث مناسب با يك موضوع را از كتاب هاى مختلف جمع آورى كرده است، در بسيارى از موارد، يك روايت را با چند سند و يا يك مضمون را با الفاظ و اسناد متفاوت در كنار هم آورده است كه سبب شهرت يا تواتر معنوى يا اجمالى احاديث مي‌شود و ديگر نيازى به بررسى سندى تك‌تك آنها باقى نمى ماند. اين امر، در بسياري از باب‌هاي الوافي وجود دارد. ۱ برخي از روايات را ـ كه بدون هيچ‌گونه سندي در كتب اربعه آمده و به ظاهر مرسل است ـ از متواترات شمرده است.‌ ۲

5. اشاره به موارد تقطيع روايات

يكى از امور مشكل‌ساز در فهم روايات، تقطيع آنهاست كه در برخى از موارد، موجب دشوارى در فهم معنى و يا اشكال در سند آن مى گردد. فيض با آوردن بخش هاى تقطيع شده، اين مشكل را بر طرف ساخته و يا نشاني نقل كامل را به خواننده مى دهد ۳ و يا اشاره مي‌كند كه بخش ديگر حديث را در جاي ديگر آورده است. ۴

6. تفسير بسياري از آيات قرآني در الوافي

يكى از بخش هاى مهمّ الوافي مباحث قرآنى و تفسيرى آن است. فيض يكى از مفسّران شيعى است و نوشتن دو كتاب الصافي و الاصفي نشان دهنده تخصّص اين عالم بزرگ در قرآن شناسى و تفسير قرآن است. وي در الوافي، به هنگام شرح روايات از آيات قرآن و تفسير آن كمك مى گيرد و بسيارى از احاديث را به كمك آيات شرح مى دهد و در هنگام تفسير آيات، گاهى خود به شرح آنها پرداخته و گاهى شرح آنها را به آيات ديگر و يا روايات واگذار كرده است. به عبارت ديگر، فيض بين تفسير عقلى و نقلى و تفسير قرآن به قرآن جمع كرده است. فيض در هنگام ورود به هر يك از فصل ها يا باب هاى كتاب، آيات قرآنى مناسب با آن را مى آورد و در مواردى كه احتياج به تفسير دارد، به صرف نقل آيه ها اكتفا نكرده، بلكه به تفسير آنها مى پردازد. وي، هم از روايات در تفسير قرآن استفاده كرده و هم از قرآن و تفسير در شرح روايات بهره برده است. ۵

7. توجه به سبب صدور احاديث در هنگام تبيين معاني آنها

يكي از مبانى فيض در شرح روايات، استفاده كردن از سبب صدور و فضاى صدور روايات است. آشنايى با اين دو امر، يكى از راه هاى پى بردن به مقصود معصومين( مي‌باشد. يك سخن در شرايط و مواقع

1.براي نمونه ر.ك: همان، ج۱، ص۱۳۶و۴۳۵؛ ج۲، ص۱۱۵و۲۳۳.

2.همان، ج۴، ص۳۶۵ ـ۳۶۶.

3.همان، ج۲، ص۳۹۲ - ۳۹۳؛ ج۴، ص۳۶، ۱۹۵، ۲۴۱، ۲۵۵، ۳۰۲، ۳۰۶، ۳۶۵ و ۳۸۸؛ ج۵، ص۷۷۴ و۹۴۷، ۱۰۶۴؛ ج۶، ص۳۶۸؛ ج۷، ص۲۳۵؛ ج۸، ص۱۰۲۱؛ ج۸، ص‌۷۳۹ و ۱۰۲۸؛ ج۹، ص‌۱۳۷۱ و ۱۷۶۱؛ ج‌۳، ص‌۵۰۰، ۵۰۵ و ۶۸۶.

4.همان، ج۵، ص‌۸۰۴ ، ۸۳۹ و ۱۰۹۶.

5.ر.ک: همان، ج۱، ص‌۴۷، ۴۸، ۴۹، ۳۰۷، ۴۴۳ و ۴۹۳ ؛ ج۲، ص‌۲۰ و ۲۵۵؛ ج۴، ص‌۱۹، ۲۳، ۷۵ و ۲۶۱؛ ج۵، ص‌۴۸۹، ۷۲۵، ۹۰۷ و ۹۹۷ـ ۹۹۸؛ ج۶، ص‌۲۴۴؛ ج۸، ص‌۱۰۷۹؛ ج۹، ص‌۱۶۹۱؛ ج۱۰، ص‌۳۱ و ۳۲.

صفحه از 210