17 . توجه به قرائت هاى گوناگون و يا احتمال هاى مختلف در معناى حديث
فيض احتمال هاى مختلف را مطرح كرده، گاهى به ترجيح برخى از آنها پرداخته و گاهى به صرف طرح احتمال ها اكتفا نموده است و هرگاه كه معناى حديثى به طور قطعى برايش روشن نيست، با تعبير «گويا معناى حديث چنين باشد»، ۱ معنايى را كه به نظرش مى رسد، مى آورد؛ مثلاً
امام كاظم( مى فرمايد:
ان العاقل... لايعد ما لايقدر عليه.۲
فيض در هنگام شرح، دو احتمال براى روايت طرح كرده است:
1. «يَعِدُ» از ماده «وَعَدَ» باشد. بنابراين، معناى حديث اين مى شود: عاقل كسى است كه به ديگران، وعده انجام دادن كارى را كه قدرت بر آن ندارد، نمى دهد.
2. «يُعِدُّ» از باب افعال و از مصدر «اعداد» باشد. آنگاه معناى روايت چنين است: عاقل كسى است كه كارى كه يقين به اتمام آن ندارد، دنبال گيرى نكرده و به دنبال تهيه زمينه و مقدمات آن نمى رود. ۳
نمونه هاى ديگرى از ذكر احتمال هاى مختلف در شرح يك حديث را در الوافي، ج1، ص94 و 114 و 170 و 181 و 279 و 253 و 300 و 312 و 317 و 341 و 424 و 456 و 483 و 557؛ ج3، ص500 و 614؛ ج4، ص 366ـ 367؛ ج6، ص 545 بنگريد.
البته فيض به صرف آوردن احتمال ها بسنده نمى كند بلكه در بسيارى از موارد با استفاده از روايات ديگر يا شواهد داخلى خود روايات، به انتخاب يكى از احتمال ها مى پردازد. ۴
18. تتبّع موارد ورود يك روايت در كتب اربعه و غيره
هرگاه روايتي در موارد متعددي از كتب اربعه آمده است، فيض به آن اشاره ميكند. ۵
19. رعايت امانت در نقل سند و متن
اگر روايتى در يكى از منابع، تفاوت اندكى با ساير مصادر داشته باشد، فيض آن را تذكّر مى دهد؛ هر چند موجب تغييرى در اعتبار يا معناى روايت نمى شود. ۶
1.«كَاَنَّ المراد بالحديث واللّه ثم قائله اعلم» (ج۱، ص۱۷۰)؛ «هذا ما خطر بالبال فى معنى الحديث واللّه اعلم ثم قائله» (ج۵، ص۴۹۶).
2.همان، ج۱، ص۹۴ و ۱۰۵.
3.همان، ج۱، ص۱۰۵.
4.براى نمونه ر.ك: همان، ج۱، ص۹۴، ۹۷ و ۱۷۰.
5.ر.ك: همان، ج۱، ص۲۵۸ و ۲۶۲؛ ج۳، ص۳۹۳.
6.ر.ك: همان، ج۱، ص۱۴۷. يك روايت با سه سند ـ دو سند از الکافي و يك سند از الفقيه صدوق ـ نقل مى كند. در الکافي چنين آمده: «ما من احد يموت من المؤمنين احبّ الى ابليس من موت فقيه. ولي در الفقيه، لفظ «من المؤمنين» وجود ندارد. فيض تذكر مى دهد، حال آنكه در معنا تغييرى ايجاد نمى كند.