دفاع از حديث(5) - صفحه 133

احاديث دروغ، سهل انگارى كرده اند. اينان در بررسى ادلّه احكام چه ازنظر سندى و چه دلالى، تأمّلى ژرف دارند و به دليل كوچكترين شبهه در سند و يا متن حديث را تضعيف مى كنند و از درجه اعتبار ساقط مى سازند، ولى چون به احاديث ترغيبى و ترهيبى در محور مستحبات و احاديث فضيلتى مى رسند، همه آنچه را كه در اصول و فقه گفته و پذيرفته بودند فراموش مى كنند و اين احاديث را بدون كمترين تأمل مى پذيرند؛ اين عمل در نظر فقيهان هيچ دليلى ندارد جز اينكه جاعلان وحديث پردازان اين روايت را از پيامبر و امام نقل كرده اند وفرمودند: «هر كس خبر ثواب كارى به او برسد و آن كار را به جا آورد، آن ثواب به او داده مى شود گرچه پيامبر نفرموده باشد.»
شگفت آورتر اينكه عالمان متأخر شيعه كه صاحب كتابهاى اصولى اند ـ اين دسته از روايات (احاديث من بلغ) را بدون آنكه در محتوايش تحقيق و سندهايش را وارسى كنند پذيرفتند و بر پايه همين روايات اعلام كردند كه مى توان محتواى روايات مربوط به مستحبات را (همانند رواياتى كه بر زبان واعظان و ديگران جارى است چه مسند و چه مرسل) به دليل قاعده تسامح در ادله سنن، راجح و يا مستحب دانست گرچه حتّى از معصوم صادر نشده باشد. اين گروه، اين قاعده را از احاديث «من بلغ» استخراج كرده بودند، احايثى كه همچون وحى آسمانى بود، با اين ادّعا كه مفاد احاديث «من بلغ» از اين سه بيرون نيست.
1 ـ احاديث «من بلغ» ناظر به دست يابى به ثوابى است كه گوينده خبر وعده مى دهد؛ ثواب از هر نوع مقدار كه باشد، در صورتى كه فرد، آن عمل را به اميد آن ثواب به جاى آورده باشد.
2 ـ احاديث «من بلغ» دستور مى دهد عملى را كه ثواب آن را

صفحه از 160