دفاع از حديث(5) - صفحه 141

توجيه ها و بيانها گوناگون و تا حدى نزديك به هم است.
اين پذيرفته است كه شخصيتى چون مرحوم مامقانى اين روايات را دالّ بر تساهل و تسامح نداند، ولى دغدغه صحّت و صدور اين روايات و مناقشه سندى در آنها آن گونه كه در كتاب الموضوعات فى الاثار والاخبار آمده است هرگز پذيرفته نيست.
در پايان اين بخش، براى توجه بيشتر به درستى برداشت مشهور از اين روايات، چند نكته را تذكّر مى دهيم:
يك: دقت در واژه بلوغ و سماع در دو جمله من بلغه… و من سمع…: اين دو واژه مطلق است. اگر گفته شود: «اذا بلغك خبر فتفحص عنه فان كان على مابلغت فاعمل وان لم يكن على ما بلغك فلاتعمل» در اين جمله بلغ داراى اطلاق است. نيز اگر گفته شود: «اذا بلغت خبر فاعمل به فانّك مثاب وان لم يكن على مابغلك.» از اين جمله در مى يابيم كه دقت و تفحص لازم نيست.
دو: جمله «اوتيه وان لم يكن الحديث كما بلغه» نيز برداشت مشهور را تأييد مى كند، بويژه با انضمام به صدر حديث و جمله من بلغه، آن گونه كه هم اكنون توضيح داده شد.
سه: دقت به اين نكته كه دلايل كسانى كه اين فهم را تخطئه مى كنند كامل نيست؛ چنانكه در بحث موانع حجيّت روايات «من بلغ» خواهيم گفت.
گفتنى است كه در «دفاع از حديث» بيشتر اثبات اعتبار روايات درنظرگرفته مى شود، وگرنه در باب محتواى روايات «من بلغ»، نظر مشهور مخالفانى نيز دارد و آنچه درباره مفاد روايات «من بلغ» آورديم تنها بدين جهت بود كه چنين تصور نشود كه نظر مشهور بى اساس بوده است.

4 ـ موانع حجيّت احاديث «من بلغ»

چنانكه گفتيم دركتاب الموضوعات فى الاثار والاخبار ادّعا شده است كه اين احاديث، پشتوانه اى براى مشروع جلوه دادن روايات جعلى است؛ بدعتها با اين احاديث پا مى گيرد و دروغها مشروعيّت پيدا مى كند و… با توجه به محدوده مشمول اين احاديث، روشن

صفحه از 160