حديث لوح فاطمه (س) و نكته هايي در شرح آن - صفحه 249

ايوب همه را در او مى بينيد؛ او در زمانى خواهد آمد كه دوستان من خوار شده و چون مغولان و ديلميان مشرك، سرافكنده گشته و به آتش كشيده مى شوند، سرهاى آنان به عنوان هديه به اطراف و اكناف فرستاده مى شود و ترسان و لرزان مى شوند، زمين از خون آنان رنگين مى شود و هلاكت و فرياد و شيون در بين زنانشان همه گير مى شود.
آنان بحقيقت حجّت و اولياى من در زمين خواهند بود. به واسطه اينان هر فتنه كور و سياه را از خلق دور خواهم ساخت و با آنها حركتهاى ظريف و پنهان [معاندان دين الهى] كشف مى شود و قيد و بندها و زنجيرهاى بندگى از دوش خلق برداشته مى شود. صلوات و رحمت خداوند بر آنان باد! اينان همان هدايت يافتگانند».

حديث دوم

۰.در روايت دوم بخشى از مضمون حديث اوّل توسط امام باقر(ع) براى جابر جعفى نقل شده كه آن امام همام به نقل از جابر بن عبدالله انصارى چنين مى فرمايد:« جابر بن عبدالله انصارى گفت: روزى به منزل مولايم فاطمه(س) وارد شدم پيش او لوحى ديدم كه از شدت روشنايى آن، چشم خيره مى شد. در آن لوح نام دوازده نفر به چشم مى خورد. سه اسم روى لوح، سه اسم داخل لوح، سه اسم در پايان لوح و نام سه نفر ديگر در كنار لوح بود.
به آن حضرت عرض كردم: «اينان نام چه كسانى است»؟ آن حضرت فرمود: «اينها نامهاى اوصيا [پيامبر(ص)] است. اوّلين آن نام پسر عمويم ويازده نفر ديگر نام فرزندانم است كه آخرين آنان قائم [آل محمد(ع)] است». آنگاه جابر اضافه كرد كه در آن لوح نگريستم در سه جاى آن نام محمد، محمد، محمد را ديدم و در چها جاى ديگر آن نوشته شده بود: على، على، على، على.

حديث سوم

۰.شيخ صدوق به نقل از اسحاق بن عمار حديثى از امام صادق(ع) نقل مى كند كه:«امام خطاب به وى فرمود: اسحاق، آيا ميل دارى تو را بشارتى دهم؟ اسحاق گفت:

صفحه از 258