نقد «تدوين السنّة» ابراهيم فوزی - صفحه 297

و با استناد به همين حديث است كه به ابن عباس لقب «ترجمان قرآن» داده اند بعضى عالمان معتقدند كه ابن عباس از پيامبر(ص) حديثى نشنيده است برخى نيز گفته اند او چهار حديث از پيامبر(ص) شنيده است، اما احاديثى كه در مسند احمد بن حنبل از او نقل شده به 1696 حديث مى رسد.
از افراد ديگرى كه در سن كودكى بوده اند و احاديثى از پيامبر(ص) نقل كرده اند، يكى «نعمان بن بشر» است كه هنگام وفات پيامبر(ص) هشت ساله بوده است، و نيز «محمود بن ربيع» ، «عبدالله بن زبير»، «مسلمة بن مخلد الصامت» و «المسور بن مخرمة» كه به ترتيب پنج ساله، نه ساله، ده ساله و نه ساله بوده اند.
قسمت ديگر اين فصل درباره «عدالت صحابه» بحث مى كند.
نويسنده اشاره مى كند كه عده اى در تقديس صحابه آن چنان پيش رفته اند كه مى گويند: اذا رايت رجلاً ينتقص احداً من اصحاب رسول اللّه فاعلم انه زنديق. نويسنده معتقد است قول به عدالت صحابه درعصر صحابه و تابعين وجود نداشته، و كتب تاريخ پر است از اخبار زشت از بعضى صحابه. مورخان نخستين نيز براى هر يك از صحابه خوبيها و زشتيهايى را نقل كرده اند.
نويسنده سپس بيان مى كند كه سيره صحابه در زمان پيامبر و خليفه اول و دوم خوب بود، ولى در دوره خليفه سوم وضعيت دگرگون شد. نويسنده نمونه هايى از ثروت اندوزيهاى صحابه را ذكر مى كند، و همچنين نمونه هايى از اعمال نادرست صحابه را، نظير برخورد معاويه با محمد بن ابى بكر و حجر بن عدى و… و از قول محمد عبده نقل مى كند كه معاويه عده اى را از صحابه و تابعين (از جمله «ابوهريره») را براى جعل خبر درباره على بن ابى طالب به خدمت گرفت.
نويسنده در پايان اين فصل ذكر مى كند كه عالمان حديث شرايطى را براى راوى حديث ذكرنموده اند كه اگر آنها را بر اصحاب تطبيق كنيم مى بينيم كه اين شرايط بر عده زيادى از آنها منطبق نيست.

صفحه از 298