ستايشنامه شيخ زين العابدين مازندراني به مير حامد حسين - صفحه 304

اَلذَّينَ اتيَناهُمُ الكِتَابَ يَتلُونَـهُ حَـقَّ تِلاوَتِـهِ اُولئِكَ يُـؤمِنُونَ بـِهِ وَ مَـن يَكفُر بِهِ فَاُولئِكَ هُـمُ الخاسِرونَ۱ .
اگر قومى قلّت مبالات و عدم اعتناى در دين را پيشه خويش ساخته لَوكانَ خَيراً ما سَبَقوُنا اِلَيهِ۲ گويند شما هم در جواب ايشان سريعاً و معجّلاً لَكُم دينُكُم وَلِىَ دينِ۳ نفرماييد؛ فَاصبِر كَما صَبَرَ أولُوالعَزمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ لاتَستَعجِل لَهُم كَاَنَّهُم يَومَ يَرَونَ مايوعَدُونَ۴ . و در مقام مجاهده با نفس كه جهاد اكبر است برآمده، زود ايشان را از باب علوم خويش مطرود و مردود نسازيد. و شما هم اُدعُ اِلى سَبيلِ رَبِّكَ بِالحِكمَةِ وَ المَوعِظَةِالحَسَنَةِ۵ را پيشه خود ساخته، وَجادِلهُم بِالَّتى هِىَ اَحسَنُ۶ را از كف ندهيد كه اِنَّ رَبَّكَ هُوَ اَعلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبيلِهِ وَ هُوَ اَعلَمُ بِالمهتَدينَ۷ . و آخرالامر، اين مكالمات و مصنّفات مهجور و متروك نمى ماند، اُولئكَ الَّذينَ اتَيناهُمُ الكِتابَ وَالحُكمَ وَالنُّبُوَّةَ فَاِن يَكفُر بِها هؤُلآءِ فَقَد وَكَّلنا بِها قَوماً لَيْسُوا بِها بِكافِرينَ۸ .
در خودِ مراجعه و معاشرت با خلق تأثيرى هست كه در انزوا آن تأثير نيست، و عوالمى از براى شخص از حيث تكميل و تكمّل در اين مخالطه با نفوس حاصل مى شود كه در عزلت، آن مراتب حاصل نخواهد بود و صورت پذيرايى مجاهده بانفوس در مراوده با خلق بيشتر است، و داعى اين مقدار از انزوا و اعتزال آن بزرگوار را مجهّز و مستظهر نبودم و در حال خيال مى كردم كه

1.بقره(۲)، ۱۲۱

2.احقاف(۴۶)، ۱۱

3.كافرون(۱۰۹)، ۶

4.احقاف(۴۶)، ۳۵

5.نحل(۱۶)، ۱۲۵

6.انعام(۶)، ۸۹

صفحه از 296