دومین نشست از سلسله نشستهای اخلاق پژوهی، با همت گروه اخلاق نظری پژوهشکده اخلاق و روانشناسی اسلامی پژوهشگاه قرآن و حدیث، با سخنرانی پرفسور حاج محمد لگنهاوسن و نقادی حجةالاسلام والمسلمین دکتر هادی صادقی با موضوع بررسی و نقد برساختگرایی اخلاقی (moral constructivism) هفتم اسفند، در سالن جلسات مؤسسه دارالحدیث برگزار شد.
۱ـسرفصلهای مباحث پرفسور لگنهاوسن درباره نظریه برساختگرایی اخلاقی:
۲ـتاریخچه نظریه:عبارت «moral constractivism» یا برساختگرایی اخلاقی نخستین بار توسطراولزمطرح شد، اما امروزه افراد زیادی بدان اعتقاد دارند.راولزدر دهه هفتاد و هشتاد میلادی در کلاسهای درسی خود در دانشگاه کلمبیا به بررسی برساختگرایی اخلاقی کانتی (kantian moral constractivism) پرداخت و نیز چندین سخنرانی در این زمینه ارائه کرد که بعداً با همین عنوان چاپ شد.
۳ـ تعدادی از شاگردان راولز در دانشگاه هاروارد نیز پس از او انواعی از تقریرهای برساختگرایی را ارائه کردند که در حال حاضر مهمترین آنان را میتوانکُرسگارددانست که بیش از دیگران مورد توجه است. به دلیل همین تنوع تقاریر برساختگرایی است که ارائه تعریفی دقیق از آن به نظر مشکل میرسد.
۴ـگستره نظریه:در دیدگاه راولز برساختگرایی هم نظریهای هنجاری است و هم فرااخلاقی، اما آنچه بعد از راولز بیشتر مورد توجه قرار گرفت، دیدگاه فرااخلاقی آن است.
۵ـرابطه برساختگرایی با قرارداد اجتماعی:برخی پنداشتهاند که برساختگرایی اخلاقی لزوماً با قرارداد اجتماعی مرتبط است، اما خودراولزچنین اعتقادی نداشت و میتوان گفت که برخی از برساختگرایان به قرارداد اجتماعی توجه دارند و برخی خیر.
۶ـشناختگرا بودن برساختگرایان:برساختگرایان را میتوان از شناختگرایان دانست که قضایای اخلاقی را قابل صدق و کذب میدانند و معتقدند میتوان این احکام و قضایای اخلاقی را رد یا اثبات یا توجیه کرد.
۷ـتفاوت برساختگرایی با ابرازگرایی:ابرازگرایان میگویند آنچه در قضایای اخلاقی ابراز میشود، حالت درونی ماست، اما برساختگرایان میگویند اگر چیزی ابراز میشود، صرفاً یک حالت درونی نیست، بلکه با دیدگاه عملی یا عقل عملی ارتباط دارد.
۸ـتفاوت برساختگرایی با رویهگروی:هنوز در بیشتر مقالات وقتی برساختگرایی را تعریف میکنند، آن را جریانگرایانه یا رویهگرایانه میدانند (proceduralism) ولی در حال حاضر افراد زیادی آن را رد میکنند و معتقدند برساختگرایی رویهگروانه نیست.
۹ـجایگاه هنجارها در تعریف برساختگرایی:برساختگرایان معتقدند که گزارشهای اخلاقی به هنجارها اشاره میکند. در اینجا مسئله هنجار در برساختگرایی بسیار مهم و پررنگ میشود؛ بنابراین اگر بتوانیم دقیقاً به چیستی هنجار پی ببریم، میتوانیم به رمز برساختگرایی اخلاقی نیز پی ببریم.
۱۰ـنسبت برساختگرایی با رئالیسم:در اینجا سؤالی که پیش میآید این است که آیا برساختگرایی ضد رئالیسم است؟ پاسخ به این سؤال بسیار مشکل است؛ زیرا تعریف رئالیسم از برساختگرایی مبهمتر و مشکلتر است.راولزدر مقالهای که در سال ۱۹۸۰ درباره برساختگرایی اخلاقی کانتی نوشت، تصریح میکند که من برساختگرایی اخلاقی را طوری تعریف میکنم که کاملاً نسبت به رئالیسم، بیطرف است؛ گرچه بعد از او بسیاری برساختگرایی را کاملاً ضدّ رئالیسم دانستند.
۱۱ـنسبت برساختگرایی با ارادهگرایی:اشتباه دیگری که درباره برساختگرایی وجود دارد، نسبت آن با ارادهگرایی (Voluntarism) است که بیشتر در مباحث الهیاتی مطرح میشود؛ مخصوصاً در میان کسانی که دیدگاهی مانند اشعریان دارند که هر خوبی را به امر خدا بازمیگردانند؛ یعنی تنها اراده خدا را تعیین کننده خوبی و بدی و بایستگی و نبایستگی و فضیلت و رذیلت و... میدانند و بعدها برخی از متفکران، اراده مردم را به جای اراده خدا گذاشتند و گفتند این اراده ماست که خوبی یا بدی اعمال را تعیین میکند، اما واقعیت این است که برساختگرایی اخلاقی اصلاً از نظریات ارادهگرا نیست و کسانی که آن را از اقسام ارادهگرایی دانستهاند، اشتباه میکنند.
۱۲ـ
۱۳ـ در ادامه توضیحاتی درباره «دیدگاه کانت درباره نظریه اخلاقی امر الهی» و نیز «نوعی ارتباط میان امور با نام ابتنا، ترتب، تلازم، وابستگی یا «براساس بودن» (grounding)» داده شد و ارتباط آنها با برساختگرایی تبیین شد.
۱۴ـ
۱۵ـانواع برساختگرایی اخلاقی:معناشناختی، معرفتشناختی و متافیزیکی که اشارهای به نوع معرفتشناختی و دو حیثیت مختلف آن شد:
۱۶ـ یکم. معرفت و توجیه اخلاقی براساس استفاده کردن و تأمل بر دیدگاه عملی یا روندهایی که برای روشن کردن این دیدگاه عملی استفاده میشود، به دست میآید.
۱۷ـ دوم. حقایق اخلاقی نیز براساس این شرایط و روندها هستند که این نوع نیز دو گونه است:
۱۸ـ نخست براساس حقایق اخلاقی؛ یعنی صدق و کذب اخلاقی وابسته یا براساس روندهای عملی یا عقل عملی یا دیدگاه عملی است. و در نوع دیگر به جای صدق و کذب اخلاقی، از معناها به طور کلی بحث میشود؛ یعنی نمیتوان معنای خوب و بد و باید و نباید و فضیلت و... را بدون ملاحظه دیدگاه عملی یا عقل عملی تعیین کرد.
۱۹ـ براساس دیدگاه متافیزیکی برساختگرایی اخلاقی نیز که البته خودراولزبدان اعتقاد نداشت، میتوان گفت که وجود امور واقعی اخلاقی یا صفات و ویژگیهای اخلاقی براساس دیدگاه عملی یا روندهای عملی بروز و ظهور مییابند.
۲۰ـرویکردهای برساختگرایی اخلاقی:کانتی، هیومی، اسپینوزایی، هابزی، هگلی، نیچهای، ارسطویی، مکتب فرانکفورتی یا اخلاق گفتمانی.
۲۱ـدیدگاه ارسطویی- کانتی کرسگارد:وی در کتاب خود با نام «the sorces of normativity» (منابع هنجاری بودن) دیدگاه ارسطویی- کانتی را مطرح کردند که براساس آن، میتوان فلسفه اخلاق ارسطویی را با فلسفه اخلاق کانتی جمع کرد؛ البته به شرط آنکه در چند بحث مهم، دیدگاهکانترا اصلاح کنیم و همچنین پیشنهاد میدهد که وقتی این دیدگاهها را جمع و اصلاح میکنیم، خوب است از نظرافلاطوننیز استفاده کنیم؛ چون آرمانها هم در فهم ما از امور اخلاقی اهمیت و نقش دارند.
۲۲ـ در پایان نیزحجة الاسلام والمسلمین دکتر هادی صادقیضمن بیان ارتباط بحث عدالتراولزبا نظریه برساختگرایی، به نکات بایستهای که برای تعریف دقیقتر برساختگرایی باید بدانها توجه کرد، پرداختند و پیشنهاد کردند که برای برساختگرایی طیفی از حداقلی تا حداکثری لحاظ شود و تعریفی حداقلی برای برساختگرایی اخلاقی تعریف کنیم تا بتوان آن را مورد تحلیل و نقد و ارزیابی علمی قرار داد و... .
۲۳ـ پس از آن نیز سؤالات حضار توسط پرفسور لگنهاوسن پاسخ داده شد.
۲۴ـ پرفسور حاج محمد لگنهاوسن، متولد سوم مِی ۱۹۵۳ میلادی در نیویورکسیتی است که لیسانس فلسفه را در سال ۱۹۷۴ از دانشگاه ایالتی نیویورک و فوق لیسانس و دکترای فلسفه را از دانشگاه «رایس» تگزاس در سالهای ۱۹۷۹ و ۱۹۸۳ اخذ کرد. وی در سالهای ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۹ به تدریس علوم عقلی (منطق، فلسفه، زیباییشناسی، فلسفه علم، فلسفه اخلاق، فلسفه دین و متافیزیک) در دانشگاه تگزاس جنوبی پرداخت و در سال ۱۹۷۹ از طریق دانشجویان مسلمانش با اسلام آشنا شد و پس از تحقیقات بسیار، تحت تأثیر اندیشههای دانشمندان بزرگ اسلامی، بهویژه حضرت امام خمینی(ره) نهایتاً در سال ۱۹۸۳ به اسلام گروید و یکی از بنیانگذاران انجمن دانشجویان مسلمان در دانشگاه تگزاس جنوبی شد.
۲۵ـ پس از اینکه انجمن حکمت و فلسفه اسلامی در سال ۱۹۸۹ او را برای تدریس و پژوهش در علوم اسلامی و فلسفی به ایران دعوت کرد، به تدریس در مؤسسه باقرالعلوم و مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی در تهران و قم پرداخت و تا کنون به پژوهش و تدریس در این مؤسسات علمی اشتغال دارد.
۲۶ـ از میان آثار ایشان میتوان به نگارش کتاب «اسلام و کثرتگرایی دینی» و نیز ترجمه آن «Islam and Religious Pluralism London: Al–Hoda, ۱۹۹۹» و نیز «Contemporary Topics of Islamic Thought (Tehran: Al–Hoda, ۲۰۰۰) » و همچنین ترجمه انگلیسی کتاب «جهاد اکبر» امام خمینی(ره) و اشعار آن حضرت و «آموزش فلسفه» استاد مصباح یزدی و... اشاره کرد. مقالات بسیاری نیز از وی در نشریات علمی منتشر شده است.