بودن او ندارد. اين قاعده دربارة حلب صادق نيست. با وجود آنکه در اين زمان، يعني حکومت ايوبيان، برخي از امراي ايوبي همچنان از شيعه هواداري ميکردند، اما طي سالها، اهلسنت در حلب رو به ازدياد گذاشته بودند. در خبري که نويسنده همين کتاب آورده است، با ورود يک مرد شيعي از اهالي حله به حلب، شيعيان اين شهر به استقبال او رفتند، اما حاکم شهر ـ که به وي گزارش شده بود اين مرد سخنان تندي بر ضد صحابه گفته ـ او را دستگير کرده، سوار الاغ نمود و در شهر گردش داد. ۱ با اين حال، همچنان حلب، محل ظهور شعراي برجستهاي است که در وصف اهلبيت شعر ميگويند.
از ميان شرححالهايي که در اينجا آمده، شرححال ابن بطريق و ابن ابي طي، از عالمان برجسته شيعه، يکي از حله و ديگري از حلب، از بهترين موارد است. نويسنده اهميت اين دو نفر را به لحاظ علمي درک ميکرده و به همين دليل، شرححال نسبتاً مفصلتري براي آنان نوشته است.
توجه به ادبيات شيعه، در بخش مدح اهلبيت، از نکاتي است که مؤلف به آن علاقهاي خاص داشته است. همچنين اشاراتي به امام حسين( و عاشورا در اين اثر ديده ميشود؛ گرچه اندک، اما با ارزش است. وي دست کم به دو شاعر اندلسي پرداخته است که يکي از آنها به نام يوسف بن محمد منصفي (م 608 ق) جزئي مستقل از اشعارش را به مراثي امام حسين( اختصاص داده ۲ و ديگري، مجلدي را به اشعاري که در آنها از اهلبيت( ستايش کرده بوده، اختصاص داده است. ۳
از نکات قابل توجه در اين مجموعه، روابط شعراي شيعه با برخي از ملوک ايوبي، به خصوص الملک الظاهر است. اين ارتباط بسيار قوي بوده و آنان اشعاري در ستايش وي ميسرودند. اين مطلب، به خصوص دربارة ابن ابي طي (م 627 ق) صادق است که ارتباطش با دربار الملک الظاهر بسيار نزديک بوده و حتي يکي از آثارش را به وي تقديم کرده و جايزه دريافت کرده است. بر اساس آنچه در منابع آمده، الملک الظاهر برخلاف صلاح الدين ايوبي، مناسباتش با شيعيان حلب خوب بوده و شايد اطلاعات موجود در اين کتاب نيز مؤيد همين نکته باشد. مانند همين ارتباط با بدرالدين لؤلؤ حاکم موصل نيز وجود دارد. موصل در زمان اين حاکم شيعه، زمينه حضور و ورود شيعيان، بويژه شاعران بود. شايد به طور کلي بتوان گفت شيعيان در برقراري ارتباط با حکومتها مشکل چنداني نداشتهاند؛ هرچند اين امر دربارة شاعران ميتواند مصداق بيشتري داشته باشد؛ زيرا بسياري از آنان از راه شعر و ستايش اين و آن، رزق و روزي خويش را به دست ميآوردند.
* * *
آنچه در پي خواهد آمد، شرححال 43 نفر از کساني است که در اين کتاب به عنوان امامي مذهب يا شيعه معرفي شدهاند. به طور معمول، اطلاعات گزينش شده است و صرفاً تلاش شده تا شرححالي کوتاه، به علاوه تصريح مؤلف به مذهب آن شخص باشد. در مواردي که اشعاري در ستايش اهلبيت يا غديريه