اصحاب اجماع(2) - صفحه 118

تاريخ نگاران نوشته اند: 1) چون نام بسيارى از شيعيان برجسته در سلسله اسناد حديث آمده بود و خطر افشا شدن نام آنان وجود داشت، لذا كتاب ها در منزل خواهرش نگاهدارى مى شد كه بر اثر باريدن باران و رطوبت، تمام آنها از بين رفت؛ 2) برخى گفته اند خواهر يا خواهر زاده اش، هنگامى كه او را به زندان افكندند، آنها را در زمين دفن كرده بود؛ بدين سبب از بين رفتند. ۱
رابطه نزديك ابن ابى عمير با امامان معصوم و مرجعيت علمى او سبب شده بود كه وى آمارى از پيروان آل على(ع) در اختيار داشته باشد. نزد هارون شكايت كردند كه وى اسامى شيعيان عراق را در اختيار دارد. خليفه از او خواست نام شيعيان را افشا كند. وى از افشاى نام آنها خوددارى كرد. اين مطلب بر هارون گران آمد؛ دستور داد او را دستگير كردند و در زندان افكندند و چندين سال زندانى بود.
پس از آن، او را به نزد هارون آوردند و از او خواستند تا نام شيعيان را بگويد. او مقاومت كرد. هارون دستور داد تا صد ضربه تازيانه به او بزنند. خود او گويد:
هنگامى كه مرا مى زدند، تعداد شلاقها كه به صد رسيد، توانم از دست رفت و نيروى ايمانم به سررسيد؛ نزديك بود نام شيعيان را بر زبان آورم؛ در اين لحظه شنيدم محمد بن يونس بن عبدالرحمان ۲ به من مى گفت: «يا ابن أبى عمير! اذكر موقفك عند اللّه؛ اى محمد بن ابى عمير! جايگاه خودت را در پيشگاه خداوند در نظر آر». من با شنيدن اين سخن به خود آمدم و قوّت قلب پيدا كردم و به زجر و شكنجه صبر كردم و نگفتم. الحمدللّه! ۳
ابن ابى عمير، پس از آزادى، تنها با تكيه بر حافظه به ذكر حديث مى پرداخت و چون دقت و تعهدش نسبت به نقل حديث از راويان ثقه فوق العاده بود، از اين رو مشايخ،

1.رجال النجاشى، ص۳۲۶. خواهران او، سعيده و منبّه، از راويان احاديث اهل بيت(ع) مى باشند.

2.از اصحاب حضرت رضا و جواد الائمه(ع) است.

3.رجال الكشى، ص۵۹۱؛ معجم رجال الحديث.

صفحه از 115