(2)
مقایسه قصّهگویى قرآن كریم و اسطورهسازى ادیان با نگرشى بر روایات
داوودرضا حاجیلو
كارشناسى ارشد علوم قرآن و حدیث
دانشگاه آزاد اسلامى اراك
استاد راهنما: دكتر عبّاس همامى
استاد مشاور: دكتر احمد بهشتى
1377
87 صفحه
محقّق در این تحقیق برآن است تا مقایسهاى داشته باشد بین قصّهگویى قرآن كریم و اسطورهسازى ادیان رایج، و معرّفى چهره زیباى قصص قرآن. همچنین نظرى نیز بر روایات اسلامى در این زمینه خواهد داشت. وى بدین منظور، علاوه بر استفاده از قصّههاى قرآن مجید، از تفاسیر موجود نیز بهره لازم را برده و در باب اسطورههاى ادیان، از متون اصلى در دسترس، بخصوص عهد عتیق، كمك گرفته است و نتایج فرهنگى و اجتماعى و آثار تاریخى و اخلاقى قصّههاى انبیاى الهى و داستانگویى قرآن و اسطورهها را به طور اجمال، مورد بحث قرار داده است. نگارنده بر این عقیده است كه القاى پیام به صورت مستقیم و آمرانه، همیشه با استقبال طبایع انسانى مواجه نمىگردد. بسیارى از اوقات، از طریق هنر مىتوان پیامى را به طور غیر مستقیم و در قالبى جذّاب ایراد نمود كه تأثیرات روحى و روانى باعث، نفوذ بیشتر نظر گوینده یا نویسنده مىشود. بدین منظور، داستانسرایى و قصّهپردازى نیز در زندگى انسانها امرى طبیعى و رایج است. دستْمایه قصّه ممكن است واقعى و عینى باشد كه در این صورت، محتواى قصّه در صدد رفع نیازها و درمان دردها و حلّ مسائل اجتماعى و فرهنگى بشر خواهد بود، و امكان دارد از دستْمایه غیرواقعى استفاده گردد كه نتیجه آن، افسانهپردازى و اسطورهسازى است. اهمّیت دین در زندگى بشر و استفاده از شیوههاى صحیح تبلیغ نیز موضوع مهمّى در زندگى اجتماعى انسانهاست. لذا تمام ادیان الهى با عنایت به تأثیرات متقابل آموزشهاى دینى و فطرت آدمى، از قصّه به عنوان وسیلهاى مؤثّر در الگودهى و هدایت انسانها استفاده نمودهاند. قرآن كریم نیز با گنجاندن بسیارى از پیامهاى خویش در قالب قصه، به صورت مستقیم و غیرمستقیم، از نقش سازنده آن در ارشاد مسلمانان بهره جسته و به میل فطرى آنان نیز جواب مثبت داده است. این پایاننامه، شامل پنج فصل است كه در فصل اوّل، نگارنده، ضمن بیان تاریخچه مطالعاتى، به شرح و توضیح اصل مسئله مورد بحث پرداخته و فرضیات موجود در این زمینه را همراه با اهداف مطالعاتى و حدود و اهمّیت بحث، مطرح ساخته است، و در ادامه نیز اصطلاحات و واژههاى مربوط به بحث را توضیح داده است. در فصل دوم، منابع مورد استفاده محقّق معرّفى شده كه عبارتاند از: تفسیر مجمعالبیان، تفسیر المیزان، تاریخ جامع ادیان، ترجمه تفسیر طبرى، قصص قرآن مجید، و نیز كتاب ادیان و مكتبهاى فلسفى هند. نگارنده، در فصل سوم، درباره روش و رهیافت و فنّ تحقیق، و طرح و زمان اجراى تحقیق خود، بحث نموده است. در فصل چهارم، تجزیه و تحلیلى در زمینه اطّلاعات مربوط به موضوع آمده و ضمن بررسى تاریخچه قصّهگویى و پیدایش اسطوره، دو واژه «قصّه» و «اسطوره» از دیدگاههاى مختلف، بررسى شده است و سپس هدفهاى قصّهگویى كه عبارت از: تأمّل و تفكّر، عبرتآموزى، بیان سرنوشت عصیانگران و مشركان و پیروزى حق بر باطل، تسلّى خاطر و تحمّل ناملایمات، تقویت روحیه و رسیدن به سعادتمندى است، توضیح داده شده است. در مرحله بعد، ویژگىهاى قصص قرآن و مقایسه آن با اسطورههاى ادیان، مورد بررسى قرار گرفته است.