درنگي در رؤياي خلوص؛ بازخواني مكتب تفكيك - صفحه 190

علماى اخبارى و تأثيرات آن را در حوزه هاى تفسيرى و كلامى و... يادآورى مى شد؛ به ويژه آنكه اخيراً كتاب الفوائد المدنية، با تصحيح و تحقيقات سودمندى به چاپ رسيده است.
2. مؤلف در ص 71، ضمن بررسى مسأله تأويل، بر اين باور است كه متون دينى ما نيازمند تأويل است و ذكر دلايل آن را خارج از بحث دانسته است. در اينجا نيز بايسته بود، ولو به اختصار به رئوس كلى دليل هاى مورد نظر اشاره مى نمود و به تحقيقات چند دهه اخير محققان عرب زبان، به ويژه دانشوران منطقه غرب جهان اسلام، اشاره مى شد و برخى از دستاوردهاى آنان، به منظور توضيح و تبيين بيشتر ابعاد مختلف مسأله، نه جانبدارى و تأييد تفسير و تأويل خاصى، به صورت فهرست وار مورد اشاره قرار مى گرفت.
3. در ص 98، ضمن بحث «كارآمدى»، پس از طرح مسأله چگونگى تحقق بخشيدن، به پاره اى از احكام قطعى و مسلم اسلامى در جهان امروز، به چالش ها و دشوارى هايى كه از اين رهگذر، ذهن و ضمير دانشوران مسلمان را به خود مشغول داشته است اشاره نموده و تلاش هاى برخى عالمان دين، مانند علامه طباطبايى و مطهرى را، در اين زمينه مورد اشاره قرار مى دهد. از جمله اين مسائل و موضوعات مورد مناقشه، فقط به مسائل نابرابرى زن و مرد اشاره مى كند. نظر به اهميت شايان موضوع، لازم بود به تاريخچه اين چالش در جهان اسلام اشاره مى شد؛ چرا كه انديشمندان مسلمان عرب، پيش تر، عميق تر و گسترده تر با اين چالش ها درگير شده اند و دستاوردهاى مهمى در اين زمينه ارائه نموده اند. فهمى جدعان گزارش عالمانه اى از تلاش هاى يكصد سال اخير دانشوران مسلمانان در اين زمينه به دست مى دهد. درنگى در كارنامه علمى ـ فرهنگى نسل دوم «اخوان المسلمين»، مجموعه فعاليت هاى «المعهد العالمى» و نويسندگانى كه در مجلاتى همچون المنعطف، الاجتهاد، المنار الجديد، المنطلق، الوعى المعاصر و قضايا اسلامية، المسلم المعاصر، المنهاج، اسلامية المعرفة و... قلم مى زنند و كوشش هاى دانشوران مستقلى همچون راشد الغنوشى، حسن الترابى، محمد عماره، شيخ محمد غزالى، شيخ مهدى شمس الدين، طه عبدالرحمن، عبدالمجيد الصغير، حسن جابر، ابوالقاسم حاج حمد، زينب شوربا، محمد حسن الامين، فتحى ملكاوى، فهمى جدعان و... در اين زمينه قابل توجه است.
بخش عربى جهان اسلام، تحولات و تجارب فكرى فرهنگى مهمى را پشت سر گذاشته است. جهان عرب خاستگاه انديشه اسلام سياسى و اهتمام اكيد به بعد اجتماعى اسلام در دوران معاصر بوده است. سابقه جنبش اصلاح و تجديد اسلامى در اين خطه به بيش از دويست سال بالغ مى گردد. از

صفحه از 189