درنگي در رؤياي خلوص؛ بازخواني مكتب تفكيك - صفحه 180

شيعيان در دوران حضور، به علت دسترسى و لو با واسطه به امام(ع)، به سهولت با وظايف خويش آشنا مى شدند و در دوران غيبت ،از آنجا كه شيعيان صرفاً با مجموعه اى از معارف مواجه اند كه گزارشگر قول، فعل و يا تقرير امامان(ع) در دوران حضور است، عالمانشان به تدوين نظام مند و تدريجى اين معارف روى آورند و به تمهيد مقدمات تدوين مجموعه هاى حديثى كه اصول و منابع اوليه معارف و فرهنگ شيعى در علوم و موضوعات مختلف از آن استخراج شده است، مى پردازند.
چنين مجموعه هاى حديثى مشتمل بر معارفى نظرى و عملى است كه از امام(ع) گزارش شده و هر يك از نحله ها، گرايش ها و جريانات فقهى ـ كلامى شيعى، فهم و عمل خود را به آن مستند مى نمايند. در واقع، تفاوت در نحوه فهم احاديث و چگونگى درك و عمل به رهنمودهاى امامان(ع)، موجب پديد آمدن ديدگاه ها و نظريات مختلف علمى در حوزه مذهب شيعه گرديد؛ سطوح و ابعاد مختلف چالش هاى فقهى ـ كلامىِ درون مذهبى شيعه از آغاز دوران غيبت تا دوران معاصر ـكه همگى آرا و آموزه هاى خود را به معارف مأخوذ از امامان(ع) مستند مى نمايند ـ نشانگر فهم ها و دريافت هاى متفاوت و بعضاً متضاد از كلام امام(ع) است و ماجراى اخباريان و اصوليان نمونه بارز چنين تفاوت هايى محسوب مى شود؛ اهتمام اكيد به احاديث و منحصر دانستن منابع شناخت غير حسى به آنچه از امام(ع) به ما رسيده، گوهر مدعاى اخباريان است.
گرچه اين نقطه عزيمت مباركى بوده و هست، ولى پاره اى مسائل و قضاياى ديگر ـكه مجال بسطى جداگانه مى طلبدـ موجب گرديد تا اين جنبش اخبارى گرى به آفت جمود عملى و خمود اجتماعى مبتلا گردد و در فرجام، مغلوب رقيبان گردد؛ گرچه به گفته استاد مطهرى رگه هاى تفكر اخباريگرى پس از چيره شده انديشه اصولى، همچنان فعال و نقش آفرين در فضاهاى علمى است.
در دوران معاصر و با طرح مكتب تفكيك توسط استاد محمدرضا حكيمى، بار ديگر اين اهتمام مبارك، يعنى محور قرار دادن كلام امام(ع) در انديشه و عمل شيعيان، مورد توجه قرار گرفت. استاد حكيمى با ارائه الحياة به جامعه علمى و تشريح و توضيح مبانى مكتب تفكيك در كتاب ها و مقالات خود، فهمى امروزين و عصرى از احاديث و كلمات امامان(ع) ارائه مى دهد كه به بيان ايشان ،ضامن سعادت فرد و اجتماع در جهان امروز خواهد بود.
در سال هاى اخير، شاهد نقدهايى چند درباره مكتب تفكيك بوده ايم. از جمله خصايص اين نظريه چالش جدّى با فلسفه است و اين، خود موجب شد تا برخى از مدافعان فلسفه، در مقام پاسخ گويى و دفاع از فلسفه به نقد اين جنبه از نظريه تفكيك

صفحه از 189